استبصار

از ویکی‌موضوع

تعریف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پذیرش مسلمانان غیر امامی به مذهب شیعه امامیه را استبصار گویند. فردی که به این مذهب روی می‌آورد، «مستبصر» نامیده می‌شود. مستبصر اسم فاعل از «یستبصر» [۱] در اصطلاح به کسی گفته می شود که از ایمان و اصول مذهب خود منحرف شده است ولی با استدلال، حق و باطل را شناخته و مستبصر و بینا شده و به لغزش های اعتقادی خود متوجه شده و به ارکان ایمان معتقد می شود.[۲] مستثصر را صاحب بصیرت[۳] و به مفهوم از گمراهی به بینائی رسیدن [۴] نیز تعریف شده است.

آثار استبصار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عبادات

1. قضای عبادات فوت شده
قضای عبادات فوت شده از مستبصر در ایّام گمراهی، واجب است- هر چند برخی عدم وجوب آن را ترجیح داده‌اند.[۵] [۶]

2. اعاده عبادات انجام گرفته
اعاده عبادات انجام گرفته- حتی به قول مشهور حج- در دوران ضلالت که طبق مذهب خودش صحیح انجام گرفته، واجب نیست، مگر زکات که باید اعاده شود. امام خمینی درباره شرط کفایت روزه‌هایی که مستبصر قبل از آن گرفته است در تحریرالوسیله می‌نویسد: «المخالف اذا استبصر لا یجب علیه قضاء ما اتی به علی وفق‌ مذهبه او مذهب الحقّ اذا تحقّق منه قصد القربة، و امّا ما فاته فی تلک الحال یجب علیه قضاؤه.» [۷] اگر مخالف‌ مستبصر گردد، روزه‌هایی که بر طبق مذهب خود یا مذهب حق با قصد قربت انجام داده، قضای آن بر او واجب نیست، ولی آنچه در آن حال از او فوت شده، قضایش بر او واجب است.

3. استبصار پیش از خروج وقت
البته در عبادتی مانند نماز، چنانچه استبصار پیش از خروج وقت محقّق شود، در این که اعادۀ نماز در وقت واجب است یا نه، اختلاف است.[۸] امام خمینی درباره شرط کفایت نمازهایی که مستبصر در آن حال خوانده است می‌نویسد: «یجب علی المخالف بعد استبصاره قضاء ما فات منه او اتی علی وجه یخالف مذهبه، بخلاف ما اتی به علی وفق مذهبه، فانّه لا یجب علیه قضاؤها و ان کانت فاسدة بحسب مذهبنا. نعم، اذا استبصر فی الوقت یجب علیه الاداء، فلو ترکها او اتی بها فاسداً بحسب المذهب الحقّ یجب علیه القضاء.»[۹] بر شخص مخالف‌، بعد از آن‌که بصیرت یافت (و مذهب اهل بیت را پذیرفت) قضای نمازهایی را که نخوانده یا بر خلاف مذهب خود خوانده است واجب است، بر خلاف آنچه که مطابق مذهب خود خوانده باشد که بر او قضای این نمازها واجب نیست، اگرچه نمازهایش طبق مذهب ما باطل باشد البته اگر در وقت نماز بصیرت پیدا کند (و مذهب اهل‌بیت را اختیار کند) بر او ادای نماز واجب است، بنابراین اگر آن را نخواند یا - بر اساس مذهب حق - باطل به جا آورد، بر او واجب است قضا نماید.

4. استبصار و اعاده حج
در خصوص حج- بنا بر قول به واجب نبودن اعاده- در این که علاوه بر شرط یاد شده، عدم اخلال به رکن نیز شرط است یا نه، و نیز در این که مراد از رکن، رکن نزد مخالف است یا رکن نزد شیعه، اختلاف است. [۱۰] امام خمینی درباره شرط کفایت حجی که مستبصر در آن حال انجام داده است در تحریرالوسیله می‌نویسد: «لو حجّ المخالف ثمّ استبصر لا تجب علیه الاعادة؛ بشرط ان یکون صحیحاً فی مذهبه و ان لم یکن صحیحاً فی مذهبنا؛ من غیر فرق بین الفرق. [۱۱] اگر شخص مخالف‌ (غیر شیعه) حج‌ نماید سپس مستبصر (شیعه) شود اعاده بر او واجب نیست به شرطی که حجش طبق مذهب خودش صحیح باشد، اگر چه طبق مذهب ما صحیح نباشد، بدون آن‌که بین فرقه‌ها فرقی باشد.

5. استبصار و اعاده زکات
در مورد زکات، اگر آن را به هم‌کیش خود داده باشد، اعاده واجب است، ولی اگر به اهل ولایت (شیعه) پرداخت کرده است، واجب نیست؛ هر چند بعضی اعاده را مطابق احتیاط دانسته‌اند.[۱۲]

در غیر عبادات

1. پاکی یا نجاست چیز نجس
اگر مخالف چیز نجسی را بشوید، چنانچه شستن آن مطابق مذهب شیعه بوده، پس از استبصار، نیاز به شستن دوباره نیست، ولی اگر مطابق مذهب خود و مخالف مذهب شیعه شسته است، بنابر اقوی دوباره شستن آن واجب است.[۱۳]

2. رجوع به همسر طلاق داده شده
اگر مخالف همسرش را طبق مذهب خویش طلاق دهد، در صورتی که طلاق از نظر شیعه صحیح نباشد، می‌تواند پس از استبصار بدون عقد جدید به آن زن رجوع کند. [۱۴]

3. حق الناس ثابت بر ذمه مستبصر
حق‌الناس ثابت بر ذمّۀ مخالف، پس از استبصار نیز بر ذمّۀ او باقی است و باید به صاحبانش بازگردانده شود. [۱۵]

حکم فرقه‌های مختلف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در احکامی که بیان شد ظاهر کلمات فقها، بلکه تصریح بعضی، یکسان بودن فرقه‌های مختلف اسلامی- حتی فرقه‌هایی مانند ناصبیان و غالیان که محکوم به کفر هستند. [۱۶] در احکام یاد شده است؛ گرچه برخی در گروه‌های محکوم به کفر، توقّف کرده‌اند.[۱۷]

مصادیق(برخی از مستبصرین اهل سنت)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

علامه شیخ محمّد مرعی امین انطاکی

ایشان فارغ التحصیل جامع الازهر، قاضی القضاه حلب و دارای موقعیت علمی و اجتماعی بالایی بوده، که خداوند متعال او را به پیروی از مکـتب اهل بیت (ع) هدایت نمود. ایشان در کتاب «لماذا اخترت مذهب الشیعه» که باعث شیعه شدن هزاران نفر از اهالی حلب شد، عوامل استبصار خود به مذهب اهل بیت را می گوید. •

  • مشاهده کردم که عمل به مذهب شیعه مجزی است و ذمه مکلف را به طور قطع برئ می کند.
  • با دلایل قوی و براهین قطعی و حجت های واضح, حقانیت مذهب اهل بیت (علیهم السّلام) برایم ثابت شد و آن مذهب همان مذهبی است که شیعه آن را از اهل بیت (علیهم السّلام) اخذ کرده و اهل بیت نیز از رسول خدا و او از جبرائیل و او از خداوند جلیل اخذ کرده است.
  • آیات فراوانی در قرآن وارد شده که دعوت به ولایت و مرجعیت دینی اهل بیت ( علیهم السّلام) نموده است.
  • روایات فراوانی از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده که ما را به تعبد به مذهب اهل بیت (علیهم السّلام) دعوت می کند که بسیاری از آنها را در کتاب «الشیعه و حججهم فی التشیع» آورده ام.

محمّد سلیم عرفه
وی مستبصری سوری است که پس از تشیع، در کتاب « افادات من ملفّات التاریخ » در دمشق در سال ۱۳۸۹ ش دلائل و سیر تکاملی هدایت و مباحثات خود را با علمای عامه مفصل آورده است . او می گوید: «حدیث ثقلین متواتر است و شکی در آن نیست»[۱۸] و از کتاب سامی بن أنور المصری الشافعی نقل می کند: پس از روایت حدیث ثقلین (قرآن و عترت) از سی طریق و هفت نفر از صحابه، شکی در صحت آن نمی ماند، بلکه می توانیم بگوئیم متواتر است.[۱۹] همچنین می گوید: «اگر فردای قیامت خدای متعال از پیروان مذاهب چهارگانه در حالی که هریک پشت سر پیشوای مذهب خود أبی حنیفه ومالک و شافعی وابن حنبل صف کشیده اند بپرسد چرا از این امام پیروی کردید؟ حجتی در پاسخ ندارند ولی هنگامی که از من در حالی که در صف پشت سر علی (علیه السلام) و او پشت سر رسول الله (صلی الله علیه وآله) ایستاده بپرسند چرا اینجا هستی؟ حجت من حدیث ثقلین و حدیث غدیر و مدینه العلم است. [۲۰]

هشام آل قطیط
او اهل سوریه است و در مقدمه کتاب «اکتشفت الحقیقه»، سیر تحقیقات خود را بیان کرده است و آن را به جوانان اندیشمند جویای حقیقت إهداء می نماید او کار خود را مصداق این آیه می داند: «و إنی لغفار لمن تاب وآمن وعمل صالحا ثم اهتدی[۲۱] من کسانی را که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدایت یابند می‏آمرزم. «و سئل الإمام الصادق علیه السلام بعد التوبه والإیمان والعمل الصالح إلی أین یهتدی فأجاب الإمام إلی ولایتنا»؛ از امام صادق ع نیز سؤال شد در این آیه پس از توبه و ایمان و عمل صالح به سوی چه چیزی هدایت شوند؟ فرمود یعنی پس از آن به ولایت ما اهل بیت هدایت شوند. ایشان در مورد استبصار می گوید: « اگر من در در مسیری که علی می پیماید نباشم بدون شک گمراه خواهم بود چگونه فرمان رسول الله صلی الله علیه وآله را فرو بگذارم و در خط شوم اهل سقیفه در آیم؟ آری من در وادی حق حدیث (علی مع الحق والحق مع علی) آمدم که از هر گونه تأویل و توجیه، پاک و مبرا است من از این سخن رسول الله (صلی الله علیه وآله) پیروی می کنم که به عمار فرمود: «ای عمار اگر دیدی علی در یک مسیر است و مردم در مسیر دیگر ، راه علی را برگزین و مردم را رها کن زیرا علی تو را گمرا نمی کند و از هدایت خارج نمی سازد[۲۲]

دکتر تیجانی سماوی
ایشان فارغ التحصیل دکترای بین‌المللی تاریخ و مذاهب اسلامی از دانشگاه سوربن پاریس می باشند که خیلی تحت تاثیر وهابیت بود اما پس از این سه سال بحث، دقت و مقایسه دریافت مذهب اهل بیت مذهب صحیح است به همین دلیل مذهب شیعه را پذیرفت و رسماً تشیع خود را اعلام نمود. بعضی از کتاب های ایشان که به زبان فارسی ترجمه شده چنین است : آنگاه که هدایت شدم، از آگاهان بپرسید، همراه با روشنگران، شیعه اهل سنت واقعی و اهل بیت کلید مشکل ها، می باشد. این دانشمند بزرگ و مستبصر تونسی که با نوشته های محققانه اش انقلابی در کشورهای اسلامی پدید آورد می‏نویسد: «هرگاه مسلمان بخواهد حقّ را بشناسد و از ضلالت محفوظ مانده، بهشتی شده و رضایت خدا را کسب نماید، راهی جز این ندارد که سوار بر کشتی نجات شده و به اهل بیت‏ (علیهم السلام) رجوع کند؛ زیرا به فرموده رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، آنان امان امتند و هیچ کس نمی‏تواند به جز از دروازه آنان داخل در هدایت شود. این امری است که رسول خداصلی الله علیه وآله تقریر کرده و از جانب خداوند عزّوجلّ برای امت ابلاغ کرده است. [۲۳] دکتر تیجانی می‏گوید : «شیعه ثابت قدم بوده و به حقّ تمسک کرده است و من از هر عالمی تقاضا دارم که با علمای شیعه مجالست کرده و با آنان بحث نماید، که به طور قطع از نزد آنان بیرون نمی‏آید جز آن که به مذهب آنان که همان تشیّع است، بصیرت خواهد یافت؛ آری من جایگزینی برای مذهب سابق خود یافتم و سپاس خداوندی را که مرا بر فرقه ناجیه راهنمایی کرد؛ فرقه‏ای که مدّت‏ها با زحمت فراوان در پی آن بودم. هیچ شک ندارم که هرکس به ولای علی و اهل بیتش تمسک کند به ریسمان محکمی چنگ زده که گسستنی نیست. روایات پیامبر صلی الله علیه وآله در این مورد بسیار است، روایاتی که مورد اجماع مسلمین است. عقل نیز به تنهایی بهترین راهنما برای طالب حق است.»

قاضی بهلول بهجت افندی زنگی زوری(م۱۳۵۰ق)
فقیه، مورخ و فیلسوف قرن چهاردهمکه نسبش به ابوایّوب انصاری صحابی مشهور می رسد. ابتدا از مذهب حنفی به مذهب شافعی گروید ولی این کار او را قانع نکرد وگمشدۀ خود را نیافت به این جهت به مذهب اهل بیت روی آورد. مهم ترین کتاب بهجت افندی، «تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد» است که قسمت عمده این کتاب قضایای تاریخی بعد از وفات پیامبر اکرم (ص)، موضوع خلافت امیر مؤمنان و سرگذشت فدک اختصاص دارد و با ادله تاریخی حقانیت حضرت زهرا(ص) در آن را با استناد به منابع اهل سنت به اثبات رسانده است. مؤلف می‌گوید: منظور از اهل بیت محمد(ص)، حضرت امیرمؤمنان علی‌بن‌ابی‌طالب و نور دیده رسول خدا(ص) فاطمه زهرا علیها‌السلام و دو نور دیده ایشان که به نام نامی آل عبا معروف هستند و امامان و دوازده‌گانه از آن نسل پاک می‌باشد.

أستاد أحمد حسین یعقوب
شافعی مذهب، اهل اردن بود، سپس در کشورهای مصر، سوریه و لبنان تا مراحل عالیه به ادامه تحصیل پرداخت و مدتی در مقام امام جمعه بود. دست هدایت الهی کتابی را در دستان او قرار داد که مسیر حیات وی را دگرگون نمود. کتابی از نویسنده ای سنی مذهب درباره حادثه کربلا با نام «ابنا الرسول فی کربلا» اثر «خالد محمد خالد». با خواندن ماجرای کربلا اشک از چشمان احمد حسین جاری شد و این آغازی بود برای کنکاش فکری و مطالعات عمیق و دقیق کتاب ها؛ وی منابع گوناکون را یکی پس از دیگری مو شکافانه قرائت ، بررسی و تحلیل نمود. وی می گوید: حدیث ثقلین صحیح ترین حدیث ومورد اجماع امت بوده و سی و پنج صحابی آنرا نقل کرده اند و اجتناب از ضلالت جز با تمسک به ثقلین یعنی کتاب و عترت أهلبیت امکان ندارد[۲۴]

پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. صافی، 1418ق، ج21، ص338
  2. طبرسی، 1372ج8، ص 444
  3. زیبدی، 1414، ج6، ص 95
  4. ابن منظور، 1414، ج4، ص65
  5. جواهر الکلام ج۱۳، ص۶-۸.
  6. العروة الوثقی ج۱، ص۷۳۳.
  7. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۱۴، کتاب الصوم، القول فی قضاء صوم ضهر رمضان، مساله۳.
  8. العروة الوثقی ج۱، ص۷۳۳-۷۳۴.
  9. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۳۴، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضاء، مساله۱.
  10. جواهر الکلام ج۱۷، ص۳۰۴.
  11. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰۴، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام، مساله۵۱.
  12. العروة الوثقی ج۲، ص۳۱۸.
  13. جواهر الکلام ج۱۳، ص۹.
  14. مستمسک العروة ج۱۴، ص۵۲۶-۵۳۱.
  15. جواهر الکلام ج۱۳، ص۸.
  16. جواهر الکلام ج۱۷، ص۳۰۷.
  17. العروة الوثقی ج۲، ص۴۶۶.
  18. افادات من ملفّات التاریخ،‌ص ۳۲.
  19. الزهره العطره من حدیث العتره، ص ۷۹.
  20. افادات من ملفّات التاریخ، ص ۲۵۶.
  21. سوره طه، آیه ۸۳
  22. تاریخ ابن عساکر الشافعی ترجمه الإمام علی بن أبی طالب: ج ۳، ص ۱۷۰، المناقب للخوارزمی الحنفی ص: ۵۷.
  23. محمد ﺗیجانی ﺳماوی، کل الحلول عند آل الرﺳﻮل(ص)، ص ۱۳۶.
  24. الخطط السیاسیه لتوحید الأمه الإسلامیه، ص۳۱۱.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرآن کریم.

  1. ابن‌عساکر، علی‌بن‌حسن، محمودی، محمدباقر،تاریخ ابن عساکر الشافعی ترجمه الإمام علی بن أبی طالب، مجمع احیاء فرهنگ اسلامی، 1381.
  2. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دارصادر، 1375.
  3. سماوی، محمد تیجانی، كل الحلول عند آل الرسول،دار المجتبی - بیروت، 1416ق.
  4. شافعی،ابوالمنذر،الزهرة العطرة فی حدیث العترة،
  5. صاحب‌ جواهر، محمد حسن‌، جواهر الکلام‌، به‌ کوشش‌ محمود قوچانی‌، تهران‌، 1394ق‌.
  6. الطباطبائي الحكيم، السيد محسن، مستمسك العروة الوثقى، دار إحياء التراث العربي.
  7. خمینی، روح الله، موسوعة الامام الخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه.
  8. عرفة, محمد سليم، افادات من ملفات التاريخ، مركز الابحاث العقائديه،قم،1427ق.
  9. یزدی، محمد کاظم‌، العروة الوثقی‌، نجف‌، 1348ق‌.
  10. یعقوب، احمد حسین،الخطط السیاسیة لتوحید الأمة الإسلامیة، دار الفجر، لندن، 1415ق.