استظلال

از ویکی‌موضوع
برای پرهیز از زیر سایه رفتن حجاج با اتوبوس روباز جا به جا می شوند.

استظلال از اصطلاحات فقهی به معنی زیر سایه‌رفتن و یا زیر سایه حرکت‌کردن است. استظلال اگر به حالت زیر سایه حرکت‌کردن باشد از محرمات احرام در حج است و در مواردی موجب کفاره می‌شود.

معنی لغوی استظلال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

استظلال به معنای پناه بردن به سایه، نشستن در سایه، تظلیل نیز به معنای سایبان درست کردن، پوشاندن و در سایه افکندن است.[۱] در لسان العرب نیز استظلال و تظلیل به معنای سایه افکندن آمده است.[۲]

معنای اصطلاحی استظلال در فقه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از محرمات احرام زیر سایه قرار گرفتن «تظلیل» برای مردان در حال حرکت است. فقها تظلیل را به معنای حفاظت از نور خورشید به وسیله چتر یا سایه بان یا در محمل نشستن در حال حرکت دانسته اند.[۳] البته تعبیراتی که در روایات آمده عبارت است از: در زیر سایه کجاوه حرکت کردن، پوشاندن خود از نورخورشید. و در برخی نهی از تظلیل به نحو مطلق و جلوگیری از حرارت خورشید به وسیله سایبان آمده است.[۴] بر این اساس، فقها تظلیل (در سایه قرار گرفتن) را منحصر به استظلال در برابر خورشید ندانسته بلکه شامل مطلق پوشش قرار دادن در برابر سرما، گرما، باد و باران دانسته اند. با این توجیه که تظلیل از ظله به معنای چیزی است که از حرارت و سرما حفظ می کتد. در خود کلمه استظلال و تظلیل مفهوم استتار از نور خورشید نیست بلکه استتار در برابر هر مانع طبیعی است. از این رو فرقی بین شب و روز در تحقق استظلال نیست.[۵]

ویژگی های استظلال در حالت احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مانعیت استظلال در حال احرام منوط به شرایطی است که به شرح زیر است:

  1. تظلیل در حال حرکت: بر اساس روایت حرمت در زیر سایبان قرار گرفتن مشروط به حال حرکت است.[۶]
  2. اختصاص حرمت تظلیل به مردان[۷]
  3. شمول تظلیل به پیاده و سواره[۸]
  4. اختصاص تظلیل به قرار گرفتن سایه بر سر نه اطراف بدن[۹]
  5. اختصاص تظلیل به سایه متحرک (مثل سقف ماشین) نه سایه ثابت مانند سایه پل ها و رستوران های بین راه.[۱۰]
  6. عدم اختصاص تظلیل به حفاظت از نور خورشید و شمول آن به محافظت از باد و باران و امثال آن.[۱۱]
  7. عدم اختصاص تظلیل به روز از نظر برخی فقهاء[۱۲]

نوع موضوع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با توجه به مطالب فوق معلوم شد که استظلال یا تظلیل موضوعی شرعی است که متعلق حکم حرمت و لزوم کفاره در شرائطی است، مصادیق آن را فقهاء از طریق روایات کشف کرده اند و لغت و عرف در اینجا ملاک موضوع شناسی نیست.

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. دهخدا، فرهنگ دهخدا، واژه ظل
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۱۸.
  3. نجفی، جواهر الکلام، ج۹، ۵۸۲
  4. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ۴۹۱.
  5. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸،ص۴۹۷.
  6. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۹۲.
  7. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۹۳.
  8. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۹۳.
  9. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۹۵.
  10. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۹۵.
  11. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۹۷.
  12. خوئی، موسوعه الامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۹۸.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • ابن منظور محمّد بن مكرّم، لسان العرب‏، تحقیق: جمال الدین المیردامادي، ‏الناشر: دار الفکر - دار صادر، بیروت، الطبعة الثالثة، ۱۴۱۴ق.
  • خوئي سيّد أبو القاسم، موسوعة الإمام الخوئي، الناشر: مؤسّسة إحياء آثار الإمام الخوئي، قم، الطبعة الأولی، ۱۴۱۸ق.
  • علی اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۸۵ش.
  • نجفي محمّد حسن بن الشیخ باقر، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، تحقیق: عبّاس القوجاني، علي الأخوندي، الناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، الطبعة السابعة، ۱۴۰۴ق.