بحث کاربر:Hosseini
افزودن مبحثحد ترخص: مکان است که مسافر هنگام خروج از شهر صدای اذان را نشود و دیوار شهر را نبیند و هنگام بازگشت به وطن صدای اذان را بشنود و دیوار شهر را ببیند.
لغتشناسی حد ترخص[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حد در لغت به معنای مانع بین دو شی و دو چیز بیان شده است القاموس الفقهي، سص 70. و حد شی منتها و آخر شی معنا شده است. (القاموس الفقهي، سص 70) واژه ترخص به رخصت و جواز معنا شده است. (القاموس الفقهي، سص 70) حد ترخص مکان است که بر مسافر لازم است ترتیب آثار سفر را پس از رسیدن در آن مکان رعایت نماید (المعجم الشامل للمصطلحات العلمیة و الدینیة، ج 1، ص 108) پس از بازگشت به آن مکان از آثار سفر نهی شده است. (المعجم الشامل للمصطلحات العلمیة و الدینیة، ج 1، ص 108). شخص مسافر اگر در مسافرت به مکان که حد ترخص نام گرفته است برسد میواند روزهاش را افطار و نمازش را قصر بخواند (المعجم الشامل للمصطلحات العلمیة و الدینیة، ج 1، ص 108). پس از بازگشت از مسافرت با رسیدن در محل ترخص حکم آثار بلد در وی جاری میشود (المعجم الشامل للمصطلحات العلمیة و الدینیة، ج 1، ص 108).
حد ترخص در روایات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در روایات دو ملاک برای حد ترخص بیان شده است؛ (فاضل موحدی لنکرانی، اصول فقه شیعه، ج 6، ص 63) یکی نشنیدن اذان (طوسی، الإستبصار فيما اختلف من الأخبار، ج 1، ص 242) و دومی ناپدید شدن دیوار شهر است (فاضل موحدی لنکرانی، اصول فقه شیعه، ج 6، ص 63)
حد ترخص در اصطلاح فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حدّ ترخّص در اصطلاح فقهی به مكانى اطلاق مىشود كه مسافر با رسيدن به آن جا ديوار خانههاى شهر را نبيند و اذان شهر را نشنود (القاموس الفقهي، سص 70؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245). از اين عنوان در باب صلات سخن گفتهاند (فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245.
ملاک حد ترخص[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در حدّ ترخّص، تحقق يكى از دو ملاك نديدن ديوار خانههاى شهر و نشنيدن اذان شرط است (فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245.) يا هر دو باهم ملاک تحقق حد ترخص است (فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245.) منظور از ندیده دیوار شهر شکل آن است نه شبه آن (ترجمه تحریر الوسیلة، ج 1، ص 289). منظور از نشنيدن اذان و نديدن ديوار به خاطر دور شدن از محل است نه عوارض ديگر که مانع دیدن و شنیدن شود (ترجمه تحریر الوسیلة، ج 1، ص 289). در مورد نشنيدن صداى مؤذّن به تنهايى و يا نديدن ديوار خانههاى شهر به تنهايى، میان فقها اختلاف است (فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245.) به باور متقدمین نشنيدن صداى مؤذّن به تنهايى و يا نديدن ديوار خانههاى شهر به تنهايى در تحقق یافتن حد ترخص برای مسافر کفایت میکند و به نظر فقهای متأخیر با تحقق یافتن هردو ملاک حد ترخص حاصل میشود (فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245.) كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آن را نشنود، در هوا، غبار يا چيز ديگرى نباشد كه مانع ديدن ديوار و شنيدن اذان شود (توضیح المسائل امام و مراجع، ج 1، ص 707) لازم نيست مسافر به قدرى دور شود كه منارهها و گنبدهای مسجد را نبيند يا ديوارهای شهر هيچ پيدا نباشد؛ بلكه همين مقدار كه ديوارها كاملاً معلوم نباشد برای صدق حد ترخص كافى است (توضیح المسائل امام و مراجع، ج 1، ص 707). به محض رسیدن به حد ترخص مسافر میتواند نمازش را قصر و روزهاش را افطار نماید فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 4، ص 479).
شرط حد ترخص[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در شرط حد ترحص نظر واحد وجود ندارد میان فقها اختلاف است به نظر برخی شرط حد ترخص وطن و سرزمین مادری انسان نیست. (غایة القصوی في ترجمة العروة الوثقی، ج 2، ص 132؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 4، ص 749)؛ بلكه محل اقامه و جائى كه مسافر سى روز بدون قصد مانده است نيز حد ترخص در خروج از محل اقامه و ورود آن صدق میکند (غایة القصوی في ترجمة العروة الوثقی، ج 2، ص 132)؛ یعنی همانگونه که حدّ ترخّص در وطن در رفتن و برگشتن هر دو اعتبار دارد (غایة القصوی في ترجمة العروة الوثقی، ج 2، ص 132) محل اقامه نيز از همان حد ترخص برخوردار است (غایة القصوی في ترجمة العروة الوثقی، ج 2، ص 132). هرچند وصول به حدّ ترخّص در غير وطن و محل اقامه و جائى كه سى روز با ترديد مانده است معتبر نيست (غایة القصوی في ترجمة العروة الوثقی، ج 2، ص 132)؛ اما برخی مانند سید ابوالقاسم خویی، جواد تبریزی و سید علی سیستانی حد ترخص را مخصوص وطن و سرزمین مادری میدانند و در غیر وطن حد ترخص معنا ندارد (توضیح المسائل امام و مراجع، ج 1، ص 707). به نظر آنان مسافر با خارج شدن از محل اقامت خود مسافر است و میتواند در ماه رمضان روزهاش را افطار و نمازش را شکسته بخواند (توضیح المسائل امام و مراجع، ج 1، ص 707). دیگر اینکه حد ترخص برای کسانی اعتبار دارد که قصد مسافرت داشته باشد و در غیر آن حد ترخص اعتبار ندارد (توضیح المسائل امام و مراجع، ج 1، ص 708).
حد ترخص شهرهای بزرگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حد ترخص شهرهای بزرگ نديدن ديوار آخرين خانههاى محلّه سکونت مسافر و نشنيدن صدای اذان آن محله است نه آخر شهر (فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245) هرچند برخی این نظر را قبول ندارد (فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 245).
تعیین حد ترخص[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تعیین حد ترخص توسط عرف تعیین میشود نه شرع، شرع تنها شاخصه و حکم آن بیان کرده است (تحفه رضویه، ص 525)؛ یعنی هرموضعی که عرف بگوید از اسم شهر برون است آن موضع حد ترخص محسوب میشود (تحفه رضویه، ص 525) و اگر به نظر عرف اسم آن موضع داخل شهر است حد ترخص صدق نمیکند ((تحفه رضویه، ص 525).
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- خمینی، روح الله، ترجمه تحریر الوسیلة، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی، 1385 ش.
- سرور، ابراهیم حسین، المعجم الشامل للمصطلحات العلمیة و الدینیة، بیروت، دار الهادي، 1387 ش.
- طوسى، محمد بن الحسن، الإستبصار فيما اختلف من الأخبار، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، 1390 ش.
- فاضل موحدی لنکرانی، محمد، اصول فقه شیعه، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، چاپ اول، 1381 ش.
- گردآورنده اصولی، احسان، توضیح المسائل (امام و مراجع)، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی، 1381 ش.
- مرعی، حسین عبدالله، القاموس الفقهي، بیروت، دار المجتبی، 1413 ق.
- نراقی، مهدی بن ابی ذر، تحفه رضویه، قم، بوستان کتاب، 1384 ش.
- هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بيت (عليهم السلام)، 1382 ش.
- یزدی، محمد کاظم بن عبد العظیم، غایة القصوی في ترجمة العروة الوثقی، قم، صبح پيروزی، 1381 ش.