حجاب

از ویکی‌موضوع
انواع حجاب
بهترین حجاب و پوشش برای زنان از نگاه مراجع تقلید

عده ای همراه با تبلیغات فرهنگی دشمن در روزنامه ها و سخنرانی هایشان می گویند چادر مشکی برای بانوان مکروه است و باید پوشش جدید مانند مانتو و کت و دامن با رنگهای متنوع جایگزین چادر مشکی شود؛ آیا چنین حرف و اقدامی صحیح است یا خیر؟

  • سید علی خامنه‌ای: این صحبت صحیح نیست و بهترین حجاب پوشش چادر است و چادر سیاه هم بی اشکال است و کراهت ندارد.
  • لطف‌الله صافی گلپایگانی: نظر مذکور صحیح نیست و مفاسد بسیار دارد. متأسفانه در این زمان عده ای اصرار بر آشکار شدن مفاتن زن و خروج او از ستر و عفاف که حفاظ شخصیت و ارزش و متانت اوست، دارند؛ مع الاسف می خواهند این امر را اسلامی جلوه دهند، در حالی که اسلامی نیست.
  • جواد تبریزی: زن باید بدن خود را در غیر وجه و کفین، از نامحرم بپوشاند و نیز باید زینت خود را بپوشاند و لباسی که زینت حساب می شود باید آن را هم بپوشاند و با چادر بهتر می تواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه مثل عبای سیاه کراهت ندارد.
  • فاضل لنکرانی(ره): چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن لباسهایی که جلب توجه کند، حرام است.
  • ناصر مکارم شیرازی: با توجه به اینکه در حال حاضر رنگ مشکی برای حفظ پوشش زنان بهتر است، کراهت آن ثابت نیست.
  • محمدتقی بهجت:این اقدام باطل است.

استفتاء از 9 مرجع تقلید درباره ضرورت و نوع حفظ حجاب و عفاف

حجاب به معنای پوشاندن اعضای بدن از نگاه نامحرمان است. از نظر فقیهان، پوشش زنان از ضروریات دین به شمار می‌رود. حد پوشش واجب برای زنان پوشاندن تمامی بدن به جز گردی صورت و دست‌ها است که باید از نگاه نامحرمان پوشانده شود. حد واجب پوشش برای مردان نیز پوشاندن عورتین است حتی در حالتی که مرد بداند زن او را از روی شهوت نگاه می‌کند، پوشاندن بیش از این مقدار بر مرد واجب نیست. به اعتقاد فقیهان، میان پوشش و نگاه به نامحرم ارتباطی مستقیم وجود دارد؛ بدین معنا که اگر پوشاندن عضوی واجب باشد، حرمت نگاه به آن نیز اثبات می‌شود. در کناب‌های فقهی و برخی از روایات اسلامی، واژه «ستر» برای پوشش زنان به کار رفته است و در فقه احکام مربوط به پوشش زنان معمولاً در دو بخش مطرح می‌شود: نخست، در بخش نماز، جایی که به بحث پوشش و لباس نمازگزار پرداخته می‌شود، و دوم، در بخش ازدواج، که در آن حکم نگاه طرفین عقد به یکدیگر هنگام خواستگاری مطرح می‌شود.

به گفتهٔ پژوهشگران، حجاب در اسلام به تدریج و در مراحل مختلف تشریع شد. ابتدا در سال پنجم هجری، آیات مربوط به حجاب همسران پیامبر(ص) نازل شد، سپس در سال ششم هجری و در پی ماجرای «افک»، آیات سوره نور، حکم حجاب را برای مسلمانان مشخص کردند. علامه طباطبایی این روند را ناشی از شایعه‌پراکنی دشمنان علیه زنان پیامبر(ص) می‌داند.

به گفته ناصر مکارم شیرازی، حداقل شش آیه از آیات قرآن بر وجوب حجاب برای زنان در مقابل نامحرم دلالت می‌کنند. از جمله آیات ۳۱ سوره نور و ۵۹ سوره احزاب که به عنوان آیات الاحکام در خصوص پوشش زنان مورد بررسی قرار گرفته‌اند. مفسرانی همچون مقدس اردبیلی، جرجانی و راوندی به تحلیل این آیات پرداخته‌اند. در آیه ۳۰ سوره نور، ابتدا به مردان دستور «غض بصر» (پایین انداختن نگاه) و «حفظ فرج» (پوشاندن عورت از نگاه) داده شده است. در ادامه، در آیه ۳۱ همین سوره، همین دستورات نسبت به زنان مؤمن مطرح گردیده و سپس تأکید شده است که زنان مؤمن باید زینت‌هایشان را جز آنچه آشكار است، هويدا نسازند و اطراف مقنعه‌های خود را به سينه‌هایشان بیفکنند و آن را بپوشانند.

معنا‌شناسی واژه حجاب در فقه و عرف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژه حجاب در آثار واژه‌شناسان و لغت‌نامه‌های معتبر عربی و فارسی، معانی گوناگونی یافته است. در منابع لغوی، «حجاب» در اصل به هر چیزی گفته می‌شود که میان دو چیز حائل شود و مانع ارتباط مستقیم آن دو گردد؛ به عبارت دیگر، «هر چیزی که مانع از چیز دیگری شود، حجاب نامیده می‌شود».[۱]

ابن‌منظور نیز در لسان‌العرب «حجاب» را به معنای چیزی می‌داند که انسان با آن خود را می‌پوشاند و «زن محجوبه» را زنی معرفی می‌کند که با پوشش خود را از دید دیگران حفظ می‌کند.[۲]

بر اساس منابع لغوی دیگر، حجاب پوششی است که نقش مانع و حائل را میان دو چیز ایفا کرده و برای پوشاندن و جلوگیری از دیده‌شدن به کار می‌رود.[۳] همچنین راغب اصفهانی در المفردات فی غریب القرآن، حجاب را «چیزی که مانع دیدن یا دسترسی به چیزی دیگر می‌شود» تعریف کرده است.[۴]

در فرهنگ‌های فارسی نیز این واژه معانی مشابهی دارد. در فرهنگ معین، حجاب به معنای «پرده، ستر و نقاب» آمده است و در فرهنگ عمید نیز همین معانی ذکر شده و افزوده شده که زنان از آن برای پوشاندن چهره خود استفاده می‌کنند.[۵] از دیدگاه فقیهان، حجاب به «لباسی» اطلاق می‌شود که زن به وسیله آن عورت خود را از نگاه بیگانگان می‌پوشاند[۶]

مرتضی مطهری در جمع‌بندی پژوهش لغوی خود درباره واژه حجاب می‌نویسد:«حجاب هم به معنای پوشش است و هم به معنای پرده. حجاب از آن جهت به معنای پوشش است که پرده وسیله پوشاندن است. بنابراین می‌توان گفت هر پوششی حجاب نیست، بلکه پوششی حجاب است که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.»[۷]

گفته شده در عرف اجتماعی نیز معنای حجاب متأثر از مفهوم لغوی آن است. بر این اساس، حجاب در عرف عبارت است از آن‌که زن در معاشرت با مردان نامحرم، بدن خود را بپوشاند و از جلوه‌گری و خودنمایی پرهیز کند.[۸]

در اصطلاح اهل عرفان حجاب آن چیزی است که میان طالب و مطلوب مانع می‌شود و مانع تجلی و ظهور حقیقت می‌شود.[۹]

ماهیت و جایگاه فقهی جلباب در منابع اسلامی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژه جِلباب در منابع لغوی عربی و فارسی، به پوششی اطلاق می‌شود که زنان برای پوشاندن بدن خود از آن استفاده می‌کنند. ابن‌منظور در لسان‌العرب می‌نویسد: «جلباب لباسی است بزرگ‌تر از خمار (روسری) و کوچک‌تر از عبا که زن به وسیله آن سر و سینه خود را می‌پوشاند.[۱۰] همچنین گفته شده است که جلباب لباسی بلند و جدا از روپوش است که زن با آن خود را می‌پوشاند.»[۱۱] در المنجد، واژه جلباب به معنای «پیراهن یا لباس بلند و گشاد» آمده است.[۱۲]

در لغت‌نامه دهخدا نیز چنین آمده است که جِلباب پیراهن و چادر زنان؛ معجر یا چادری که زنان بالای لباس خود می‌پوشند.[۱۳]

در اصطلاح فقهی، جلباب به «جامه‌ای سراسری که تمام بدن را می‌پوشاند» یا «روسری‌ای که سر و صورت را می‌پوشاند» تعریف شده است.[۱۴] برخی از فقیهان نیز تصریح کرده‌اند که مقصود از جلباب همان چادر است؛ پوششی که زنان به وسیله آن خود را از نگاه مردان بیگانه حفظ می‌کنند.

ماهیت خِمار در فقه و کاربرد عرفی آن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژه خِمار در لغت به معنای «سرپوشی است که زنان به وسیله آن سر خود را می‌پوشانند». جمع آن خُمُر است که به معنی «روسری‌ها» به‌کار می‌رود. در منابع لغوی، خمار به‌عنوان معجر زنان، چارقد یا سرانداز تعریف شده است.[۱۵]

در اصطلاح فقیهان و نیز در عرف، خمار به پوششی گفته می‌شود که زن با آن سر خود را می‌پوشاند و بخش اضافه‌ی آن را بر روی سینه‌اش می‌آویزد. به بیان دیگر، خمار لباسی است که افزون بر پوشش سر، قسمت‌هایی از گردن و سینه را نیز در بر می‌گیرد.[۱۶]

چادر و مقنعه در فقه اسلامی؛ پوششی فراگیر در عرف جامعه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منابع لغوی، چادر پارچه‌ای توصیف شده است که زنان برای پوشاندن چهره، دست‌ها و سایر اعضای بدن بر روی همه لباس‌های خود می‌پوشند. از آن با تعابیری چون «جامه‌ی رویین زنان»، «جامه‌ی بی‌آستین» و «ردای زنان» یاد شده است؛ پوششی که سراسر بدن ـ از سر تا قدم‌ها ـ را از نگاه دیگران مستور می‌سازد.[۱۷]

در تعاریف دیگر، چادر به عنوان «بالاپوشی که زنان روی سر می‌اندازند و همه اندام آنان را می‌پوشاند» معرفی شده و واژه‌هایی چون «خیمه»، «پرده بزرگ» و «سایبان» نیز مترادف یا نزدیک به آن دانسته شده‌اند. [۱۸] در اصطلاح فقهاء، چادر پوششی گسترده و فراگیر است که امروزه معمولاً بر روی سایر لباس‌ها انداخته می‌شود و از سر تا پا را می‌پوشاند. هدف از آن حفظ بدن زن از دید نامحرمان و ایجاد حائل میان زن و مرد بیگانه است.


«مِقنَعَة» یا «مِقنَع» پارچه‌ای است که زنان با آن سر خود را می‌پوشانند. همچنین مقنعه در برخی منابع مترادف با چارقد دانسته شده است. [۱۹]

در اصطلاح فقهاء مقنعه پوششی است که زنان به وسیله آن مو و سر خود را می‌پوشانند. این پوشش از نظر شکل، مشابه چارقد است؛ با این تفاوت که قسمت جلویی آن (محل پوشش گردن و سینه) معمولاً به هم دوخته شده است. ازاین‌رو، مقنعه تمام مو، سر، زیر گلو، گردن و بخش بالایی سینه را می‌پوشاند و تنها گردی صورت را آشکار می‌گذارد.[۲۰]

حجاب در قرآن کریم و رابطه آن با عفت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به گفتهٔ قرآن‌پژوهان، کلمه حجاب از ریشه‌ی (ح ج ب) هفت بار در قرآن استعمال شده است و به معنی حایل و پرده به کار رفته است؛ پرده‌ای که جلوی دیدن را می‌گیرد.[۲۱] در کتاب «قاموس قرآن» در بخش وجوه و لغات مشترک، چهار وجه برای کلمه «حجاب» ذکر شده است:

  • وجه اول: در سوره ص آیه ۳۲ به معنی کوه؛
  • وجه دوم: در سوره‌ی احزاب آیه ۵۳ و سوره‌ی مریم آیه ۱۷ به معنی پوشش؛
  • وجه سوم: در سوره‌ی شوری آیه ۵۱ و سوره‌ی مطففین آیه ۱۵ به معنای آفتی که ایجاد مانع می‌کند؛
  • وجه چهارم: به معنای دیوار و حائل که در آیه‌ی ۴۶ سوره‌ی اعراف به آن اشاره شده است.[۲۲]

از واژه‌هایی که در قرآن برای تعیین حدود حجاب به کار رفته‌اند، «جَلابیب» و «خِمار» است. جلباب نوعی پوشش است که زن به منظور حفظ حجاب خود آن را بر سر می‌گذارد و به وسیله‌ی آن، سر و سینه‌اش را می‌پوشاند.[۲۳] کلمه خِمار تنها یک‌بار، آن هم در آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی نور با تلفظ "بِخُمُرِهِنَّ"، به کار رفته است. خمار لباسی است که زن سر و سینه‌اش را با آن می‌پوشاند.[۲۴]

در قرآن کریم واژه عفت به معنای پوشاندن اعضا بدن از دید نامحرمان[۲۵] و ستر عورت آمده است[۲۶] گفته شده حفظ حجاب و دوری کردن از رفتارها و گفتارهای تحریک‌آمیز و خودآرایی برای نامحرم از نشانه‌های عفت در قرآن است.[۲۷] این مفهوم شامل حفظ تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه است و نتیجه آن ظهور پوشش ظاهری است. از این رو، عفاف به‌عنوان فلسفه و علت وجودی حجاب شناخته می‌شود.[۲۸] همچتین گفته شده است داشتن حجاب و پوشش ظاهری به‌تنهایی به معنای برخورداری از همه مراتب عفت و پاکدامنی نیست؛ همان‌گونه که حجاب ظاهری لزوماً بیانگر عفاف درونی نیست، از سوی دیگر، عفاف نیز بدون رعایت پوشش ظاهری قابل تصور نمی‌باشد.[۲۹]

از نظر امام خمینی، فقیه و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، اسلام با هر آنچه برخلاف عفت باشد مخالفت می‌کند و مردم را به رعایت حجاب اسلامی دعوت می‌نماید و معتقد است که حجاب اسلامی، برخلاف تصور برخی، با آزادی فردی تضادی ندارد.[۳۰]

جایگاه حجاب در فقه شیعی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از نگاه فقیهان اصلِ پوشش زنان از ضروریات دین است[۳۱] اما در مورد حدود پوشش، اختلاف نظرهایی میان فقها وجود داشته است. در کتاب‌های فقهی[۳۲] و تفسیری[۳۳] حجاب به‌عنوان نوعی پوشش خاص تعریف شده است که زن را ملزم می‌کند در حضور نامحرم آن را رعایت کند.

اصطلاح رایج در کتاب‌های فقهی برای پوشش زنان، واژه «ستر» است.[۳۴] «ستر» برای اشاره به پوششی به کار می‌رود که چیزی را از دید یا دسترس پنهان می‌کند، مثل پوشش بدن یا چهره. برخلاف «حجاب» که علاوه بر پوشش، مفهوم مانع بودن و جداکننده بودن بین دو چیز را هم دارد.[۳۵]

موضوع حجاب و پوشش در کتاب‌های فقهی به صورت بخش مستقلی بیان نشده است. فقیهان معمولاً در دو بخش به این موضوع پرداخته‌اند: یکی در بخش نماز، به مناسبت بحث پوشش و لباس نمازگزار،[۳۶] و دیگری در بخش ازدواج،[۳۷] جایی که به حکم نگاه کردن طرفین عقد به یکدیگر هنگام خاستگاری پرداخته شده است. در این دو بخش، احکام مربوط به نگاه کردن به‌طور عام و احکام مربوط به ستر مورد بررسی قرار گرفته است.

پدیده حجاب استایل و دیدگاه فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پدیده‌ی حجاب‌استایل یکی از جریان‌های نوظهور در فضای مجازی است که به تبلیغ پوشاک بانوان محجبه و مدلینگ اسلامی با هدف درآمدزایی می‌پردازد.[۳۸] حجابیستا از دیگر واژه‌گانی است که در همین زمینه به‌کار می‌رود.[۳۹] این روند از دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی در کشورهایی مانند ترکیه، اندونزی و مالزی آغاز شد و در تلاش بود تا میان ارزش‌های دینی و اجتماعی تعادل برقرار کند. در ایران نیز پس از تشکیل کارگروه مد و لباس در سال ۱۳۹۲ش، فعالیت مدلینگ‌های حجاب به‌صورت محدود و قانونی دنبال شد، اما به‌دلیل بروز تخلفات در برخی مراکز، از سال ۱۳۹۵ش ممنوع گردید. با این حال، از سال ۱۳۹۷ش به بعد، حجاب‌استایل‌ها عمدتاً توسط بلاگرهای حجاب و مؤسسات غیررسمی در فضای مجازی رواج یافتند و به یکی از پدیده‌های پرچالش فرهنگی تبدیل شدند.[۴۰]

به عقیده فقیهان با وجود رعایت پوشش ظاهری در میان بسیاری از حجاب‌استایل‌ها، حجاب اسلامی تنها به پوشاندن بدن محدود نمی‌شود، بلکه ابعاد اخلاقی، رفتاری و زیبایی‌شناختی نیز دارد. طبق نظر سید علی خامنه‌ای، پوشش زن در برابر نامحرم باید به‌گونه‌ای باشد که تنها گردی صورت و دست‌ها تا مچ بدون آرایش آشکار باشد، و در عین حال، لباس نباید برجستگی‌ها و زیبایی‌های بدن را نمایان سازد یا به‌گونه‌ای باشد که موجب جلب‌توجه و تحریک دیگران شود. به گفته پژوهشگران فقهی اگرچه بلاگرهای حجاب ممکن است از نظر ظاهری پوشیده باشند، اما در صورتی که رنگ، فرم یا نحوه‌ی ارائه‌ی پوشش آنان موجب خودنمایی و جلب نگاه نامحرم شود، این امر با معیارهای حجاب اسلامی سازگار نخواهد بود.[۴۱]

مراحل تشریع حجاب در قرآن کریم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به گفتهٔ پژوهشگران،[۴۲] نحوه تشریع مراحل حجاب سال‌های پایانی سال پنجم هجری در جریان ولیمه ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش ، آیه حجاب همسران پیامبر بر آن حضرت نازل شد.مردم برابر دستور این آیه شریفه می‌بایست از پرده با همسران پیامبر سخن بگویند[۴۳] در مرحله دوم خویشاوندان نسبی از دایره این حکم بیرون شد و آنان اجازه یافتند با همسران پیامبر بی آنکه پرده‌ای در بین باشد سخن بگویند[۴۴] در مرحله سوم جلباب به‌عنوان حقی برای همسران و دختران پیامبر و زنان مومن قرار داده شد[۴۵] در مرحله چهارم آیات سوره نور احکام حجاب بانوان را روشن ساخت.[۴۶]

براساس نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، حکم وجوب حجاب حدود سال ششم بعثت تشریع شده است. ایشان مستند این نظر را آیاتی از سوره‌ی نور می‌دانند که به ماجرای «افک» و شایعه‌سازی درباره‌ی همسر پیامبر و زنان پاکدامن اشاره دارد. به گفته علامه طباطبایی، در آن زمان منافقان و افراد فرصت‌طلب با هدف تخریب حیثیت زنان مسلمان، اقدام به شایعه‌پراکنی می‌کردند. در واکنش به این فضای آلوده، آیات مربوط به حجاب نازل شد و از آن پس، رعایت حدود حجاب در میان مسلمانان جدی گرفته شد؛ در حالی که پیش از آن، حجاب به‌صورت گسترده رعایت نمی‌شد.[۴۷]

آیات الاحکام مربوط به پوشش زنان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قرآن کریم، در سوره‌های نور و احزاب آیات متعددی در باب پوشش و حدود و کیفیت آن آورده شده است. مقدس اردبیلی در تفسیر آیات ۳۱ سوره نور و ۵۹ سوره احزاب، آیات الاحکام مربوط به پوشش زنان را بررسی کرده است.[۴۸] جرجانی نیز دیدگاه خود را در تفسیر آیه ۲۶ سوره اعراف[۴۹] و آیه ۳۱ سوره نور[۵۰] بیان می‌کند. راوندی نیز با استناد به آیات ۲۶ و ۳۱ سوره اعراف، پوشش زنان در هنگام نماز[۵۱] و همچنین آیه ۳۱ سوره نور[۵۲] و آیه ۵۳ سوره اعراف[۵۳] را به‌عنوان حجاب در برابر نامحرم مورد استدلال قرار داده است.

به‌گفته مکارم شیرازی، حداقل شش آیه از آیات قرآن بر وجوب حجاب برای زنان در مقابل نامحرم دلالت می‌کند.[۵۴]

آیه ۵۳ سوره احزاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آیه ۵۳ سوره احزاب به این صورت است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَٰكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ ۚ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذَٰلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا» ای مؤمنان! به خانه های پیامبر جز آنکه برای خوردن غذایی به شما اجازه دهند وارد نشوید، چشم انتظار فرا رسیدن وقت خوردن آن هم نباشید [که پی در پی آوردنش را بخواهید و از این جهت اسائه ادب کنید]؛ ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید، و چون غذا خوردید و بی آنکه [پس از صرف غذا] سرگرم سخن گردید، پراکنده شوید، این [کار که بنشینید و سرگرم سخن گردید] پیامبر را آزار می دهد و از شما حیا می کند [که بیرونتان کند] ولی خدا از حق حیا نمی کند. و زمانی که از همسرانش متاعی خواستید از پشت پرده و حجابی از آنان بخواهید، که این برای قلب شما و قلب های آنان پاکیزه تر است. و شما را نسزد [و جایز نباشد] که پیامبر خدا را آزار دهید. و بر شما هرگز جایز نیست که پس از او با همسرانش ازدواج کنید؛ که این [کار] نزد خدا بزرگ است.

به گفته قرآن‌پژوهان، در سال پنجم هجری، پس از ازدواج پیامبر اسلام با زینب بنت جحش،[۵۵] ایشان ولیمه‌ای ترتیب دادند و اصحاب را برای شرکت در آن دعوت کردند.[۵۶] پس از صرف غذا، سه نفر از اصحاب در خانه پیامبر ماندند و به گفت‌وگو پرداختند، که موجب ناراحتی پیامبر شد، زیرا ایشان قصد داشتند با همسر خود خلوت کنند. این اتفاق زمینه‌ساز نزول آیه ۵۳ سوره احزاب شد.[۵۷] به گفته موزخان، در این آیه، خداوند به مسلمانان دستور می‌دهد که بدون اجازه وارد خانه پیامبر نشوند، جز برای صرف غذا، و پس از آن باید فوراً خانه را ترک کنند.[۵۸] همچنین، در صورت درخواست از همسران پیامبر، باید از پشت پرده و با رعایت حریم خصوصی این کار صورت گیرد.[۵۹] به گفته ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید، این حکم (ارتباط با نامحرم از پشت پرده و با رعایت حریم خصوصی) بر همسران حضرت محمد(ص) اختصاص داشت و درباره دیگر زنان مسلمان، تنها حفظ پوشش اسلامی کافی است.[۶۰]

آیه ۵۹ سوره احزاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقیهان[۶۱] و مفسران[۶۲] با استناد به آیه ۵۹ سوره احزاب که به آیه جلباب مشهور است،[۶۳] بر ضرورت و واجب بودن پوشش برای بانوان تأکید کرده‌اند.

آیه ۵۹ سوره احزاب به این صورت است: «یا أَیهَا النَّبِی قُل لِّأَزْوَاجِک وَبَنَاتِک وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِک أَدْنَی أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا» ترجمه: «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌های خود را بر خویش فروافکنند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است. و خداوند همواره آمرزنده و رحیم است.»

در تفسیر این آیه، محقق اردبیلی می‌گوید که پوشاندن پاها تا قوزک در نماز ضروری نیست. او بر پایه اصل سهولت در دین و رفع سختی، وجوب پوشاندن پاها را نمی‌پذیرد و به همین دلیل این تکلیف را منطقی نمی‌داند. همچنین اشاره می‌کند که در بیابان‌ها و روستاها زنان معمولاً پاهای خود را تا قوزک نمی‌پوشاندند و هیچ منع شرعی برای این کار از سوی ائمه یا علما وجود نداشته است. به عقیده او، این نوع حجاب برای زنان دشوار است و همین امر موجب می‌شود که چنین تکلیفی در شرایط طبیعی و عرفی، چندان معقول به نظر نرسد.[۶۴]

آیه ۳۱ سوره نور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آیه ۳۱ سوره نور که به آیه حجاب مشهور است،[۶۵] از دیدگاه فقیهان[۶۶] و مفسران[۶۷] به این معناست که با نزول این آیه، حجاب بر زنان واجب شده است.[۶۸]

«وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

ترجمه: «و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست. باید روسری خود را بر گردن خویش بیفکنند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که از زن بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های زنان وقوف پیدا نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را به گونه‌ای به زمین نکوبند که آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند، معلوم گردد. و همگی به درگاه خدا توبه کنید، ای مؤمنان، باشد که رستگار شوید.»

در تفسیر آیه، جرجانی به مفهوم «ابدأ» (آشکار کردن) و «زینت» پرداخته است. به گفته او، زینت به هر چیزی اطلاق می‌شود که سبب تجمل می‌گردد، چه زینت‌های ظاهری مانند لباس‌های گران‌قیمت و چه زینت‌های باطنی مانند جواهرات، انگشتر و خلخال. جرجانی تأکید می‌کند که آنچه حرام است، نشان دادن این زینت‌ها است، به‌ویژه زینت‌های باطنی که می‌توانند موجب تحریک شهوت شوند، برخلاف زینت‌های ظاهری.[۶۹] براساس نظر فقیهان[۷۰] و همچنین برخی از روایات،[۷۱] مقصود از «زینت آشکار» در آیه، گردی صورت و دست‌ها (تا مچ) است و پوشاندن سایر بخش‌های بدن الزامی شمرده شده است.[۷۲]

حجاب در احادیث[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در روایات اسلامی، علاوه بر واژه «حجاب»،[۷۳] از واژه «سِتر»[۷۴] نیز برای بیان مفهوم پوشش و پوشاندن استفاده شده است. برخی از روایات دلالت بر لزوم حجاب برای زنان در برابر نامحرمان دارند و گفته می‌شود این روایات به حد تواتر رسیده‌اند.[۷۵]بر اساس گفته برخی از فقها این روایات را در هفت گروه می‌توان دسته‌بندی کرد،[۷۶] که برخی از آن‌ها عبارتند از:

روایاتی درباره تبیین آیه ۶۰ سوره نور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این گروه از روایات[۷۷] به آیه ۶۰ سوره نور[۷۸] اشاره دارند که درباره زنان سالخورده (القواعد من النساء) نازل شده است. در این آیات، به زنان مسن که دیگر برای ازدواج خواستار ندارند، اجازه داده شده است تا جلباب (روسری) خود را بردارند.[۷۹] به نظر فقیهان، براساس این روایات، حکم مذکور نشان می‌دهد که بر سایر زنان، پوشاندن بدن و موی سر واجب است.[۸۰]

روایاتی درباره حجاب کنیزان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی روایات درباره حجاب کنیزان سؤال کرده‌اند که در پاسخ، محدوده‌ای آزادتر برای آن‌ها بیان شده است.[۸۱] به گفته فقیهان این پرسش‌ها نشان‌دهنده این است که اصل وجوب حجاب، امری مسلم بوده و صرفاً در مورد برخی گروه‌ها، استثنائاتی وجود داشته است.[۸۲]

روایاتی درباره زمان وجوب حجاب برای دختران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گروهی از روایات بر این نکته تأکید دارند که دختران از سن بلوغ به بعد، موظف به رعایت حجاب هستند.[۸۳] به گفته ناصر مکارم شیرازی، این روایات، نه‌تنها سن تکلیف در رعایت حجاب را مشخص می‌کنند، بلکه نشان می‌دهند که اصل وجوب حجاب در میان مسلمانان، مورد قبول بوده است.[۸۴]

حجاب در شبهه جزیره عربستان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جواد علی، تاریخ‌پژوه، می‌گوید پیش از بعثت پیامبر (ص)، مردم عربستان عموماً لباس می‌پوشیدند، اما لباس‌های مناسب و باکیفیت بیشتر در دسترس قشر مرفه بود و بسیاری از مردم به لباس‌های کهنه یا ساده اکتفا می‌کردند. با این حال، برخی مقررات پوشش به‌طور نسبی رعایت می‌شد؛ برای مثال، دختران پس از بلوغ، لباس‌های بلند و پوشیده می‌پوشیدند تا نشان دهند به سن بلوغ رسیده‌اند.[۸۵]

صاحب تفسیر کشاف نیز درباره پوشش زنان پیش از اسلام می‌گوید که زنان معمولاً لباس‌هایی با یقه باز می‌پوشیدند و روسری‌شان را به شیوه‌ای می‌بستند که پشت آن نمایان بود، مشابه پوشش برخی مردان عرب آن زمان.[۸۶]

گزارشی منسوب به آن دوران نقل شده است که حفصه، دختر عبدالرحمن، با روسری نازکی بر سر نزد عایشه آمد. عایشه روسری نازک او را پاره کرده و روسری ضخیم‌تری به جای آن به او داد.[۸۷] به اعتقاد پژوهشگران، این دسته از روایات نشان می‌دهد که پیش از نزول آیات مربوط به حجاب و وجوب پوشش، زنان عرب تلاش می‌کردند خود را از دید نامحرمان بپوشانند. آنها علاوه بر روسری، از نقابی نیز استفاده می‌کردند که در آن زمان رایج بود و برای پوشاندن صورت در برابر مردان و جوانان شهوتران کاربرد داشت.[۸۸]

حجاب در ادیان ابراهیمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آیین یهودیت،مسیحیت و زرتشت حجاب برای زنان امری مورد تاکید بوده است. کتاب‌های مقدس مذهبی، دستورات و احکام دینی، آداب و مراسم، و سیره عملی پیروان این ادیان، بهترین گواه بر اثبات این مدعاست. براون واشنایدر در کتاب پوشاک اقوام مختلف به بررسی لباس‌های ملی و رایج از دوران باستان تا قرن بیستم پرداخته است. این اثر نشان می‌دهد که یهودیان، مسیحیان، اعراب، یونانیان، رومیان، آلمانی‌ها و ساکنان خاور نزدیک حجاب را رعایت کرده و اغلب سر خود را می‌پوشاندند.[۸۹]

یهودیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به گفته مرتضی مطهری در میان یهودیان، حجاب بسیار سخت‌گیرانه‌تر از حجاب اسلامی بود؛ به‌گونه‌ای که مسئله فقط پوشاندن سر و صورت نبود، بلکه اصل بر پنهان کردن کامل زنان از دید مردان بود. این طرز فکر در میان ملت‌هایی که از فرهنگ یهود تأثیر گرفته بودند نیز رواج داشت.[۹۰]

در آئین یهود، به ویژه در کتاب «تلمود»، دستوراتی برای پوشش و رفتار زنان وجود دارد که برخی از آن‌ها به‌طور خاص به پوشش زنان در انظار عمومی و تعاملات اجتماعی اشاره دارد. طبق اصول اخلاقی «تلمود»، که یکی از کتاب‌های مهم دینی و فقه مدون یهودیان است، آمده است که اگر زنی از قوانین یهود تخلف کند، مانند آنکه بدون پوشش مناسب در ملأعام حضور یابد، با مردان نامحرم صحبت کند یا صدایش آن‌قدر بلند باشد که همسایگان صدای او را بشنوند، مرد می‌تواند بدون پرداخت مهریه، او را طلاق دهد.[۹۱]

در کتاب تورات نیز آیاتی وجود دارد که بر اهمیت حجاب تأکید می‌کنند. یکی از این نکات، نهی از تشابه میان لباس مرد و زن است؛ به‌طوری‌که در تورات آمده است مرد نباید لباس زنانه بپوشد و زن نیز نباید لباس مردانه بپوشد. هر کسی که این کار را انجام دهد، نزد یهودیان عملی مکروه محسوب می‌شود.[۹۲]

مورخان نیز از حجاب سخت‌گیرانه زنان یهودی سخن گفته‌اند.[۹۳] مرتضی مطهری در این زمینه اشاره می‌کند که در میان یهودیان و مللی که از تفکر یهود پیروی می‌کردند، حجاب به شکلی بسیار شدیدتر از آنچه اسلام خواسته است، رعایت می‌شده است. به طور خاص، در این جوامع، سخن از پوشاندن سر و صورت زنان نبوده، بلکه هدف اصلی این بود که زنان به‌طور کلی پنهان شوند و حضور آنان به نوعی نادیده گرفته شود. این نگرش به حجاب و پوشش، در میان آن‌ها رایج و متداول بوده است.[۹۴]

مطابق با مبنای حجاب در شریعت یهود، کاربرد واژه‌های «چادر» و «برقع»، که به معنای روپوش صورت است، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‌دهد. همچنین، بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان و پرهیز از هرگونه آرایش برای دیگر مردان تأکید شده است.[۹۵] با وجود سخت‌گیری‌های حجاب در یهودیت، پس از رنسانس و تحولات اجتماعی اروپا، بسیاری از زنان یهودی از قوانین حجاب کنار رفتند و از کلاه‌گیس به‌عنوان پوشش استفاده کردند. امروزه برخی از بانوان یهودی ارتدوکس در اسرائیل همچنان پوشش سر را رعایت می‌کنند.[۹۶]

وضع فعلی حجاب در یهود[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در یهودیت سنتی، حجاب برای زنان متأهل واجب است و آنان باید موی خود را از نامحرمان بپوشانند. پس از رنسانس و گسترش سکولاریسم در اروپا، التزام به این احکام ضعیف شد، اما فقهای یهودی برای سازگاری با شرایط جدید، استفاده از کلاه‌گیس (شیتل) را جایز دانستند تا پوشش شرعی حفظ شود. در میان یهودیان ارتدکس، به‌ویژه در بیت‌المقدس، برخی زنان پس از ازدواج حتی موی خود را از ته می‌تراشند تا هیچ‌کس آن را نبیند. با وجود تحولات اجتماعی، هنوز زنان یهودی مؤمن و ارتدکس در اسرائیل و دیگر کشورها از روسری، چادر یا کلاه‌گیس استفاده می‌کنند. برای نمونه، در سال ۲۰۱۵ فرقه‌ی ارتدکس «بیلز» در لندن به والدین مدرسه مذهبی خود هشدار داد که اگر مادری شخصاً با خودرو فرزندش را به مدرسه بیاورد، آن دانش‌آموز پذیرفته نخواهد شد؛ زیرا این رفتار را مغایر با اصول دینی و متانت زنانه می‌دانستند.[۹۷]

مسیحیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در انجیل نیز به پوشش زنان اشاره شده است. در دوران قرون وسطی، زنان مسیحی در کلیساها با روسری و پوشش‌های بلند ظاهر می‌شدند. یکی از مورخان در کتاب خود درباره حکم حجاب و پوشش در آیین مسیحیت، به عقاید کلمنت و ترتولیان (دو مرجع مسیحی و اسقف بزرگ) اشاره می‌کند. طبق این عقاید، زن باید کاملاً پوشیده و با حجاب باشد، مگر آنکه در خانه خود باشد، چرا که تنها لباسی که او را می‌پوشاند می‌تواند از خیره شدن نگاه‌ها به او جلوگیری کند. زن نباید صورتش را در معرض دید قرار دهد و برای یک زن مسیحی در پیشگاه خداوند شایسته نیست که در برابر بیگانگان با زیورآلات آشکار ظاهر شود. حتی موی سر او باید مخفی باشد، زیرا دیدن آن برای بینندگان خطرناک است.

در کتاب «رسائل حجابیه» از قول شمایش یونس، مفسر انجیل، در شرح آیه سوم آمده است که زنان خواهان آزادی و کشف حجاب بودند و از روش پیشینان، یونانیان، شرقیان و غربیان خارج شدند. آنها بدون چادر و روبند به کلیسا می‌آمدند و عبادت و موعظه می‌کردند. در نتیجه، پولس آنها را نهی می‌کرد که از این رفتار خود بازگردند. او می‌فرماید: «رئیس و بزرگ هر مؤمن مسیح است و رئیس و بزرگ هر زن شوهر اوست و زن باید از شوهر خود محافظت کند و سر و صورت خود را بپوشاند، مگر برای شوهر خود.» همچنین در شرح آیه ششم آمده است: «زن در صورتی محترم است که همیشه با چادر و روبند باشد و در غیر این صورت، در حکم زن‌های زناکار خواهد بود.»[۹۸]

زرتشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آیین زرتشت، پوشش خاصی به عنوان حجاب برای زنان الزام نشده است، اما لباس‌های مرسوم و قدیمی زرتشتیان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوشی مانند چادر یا شنل می‌شود، مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است. البته بر هر مرد و زنی واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند.[۹۹] در خُرده اوستا به‌صراحت آمده است: «همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را می‌پوشیم، و آنگاه به درگاه دادار اهورامزدا نماز می‌گزاریم.»[۱۰۰]

حجاب در ایران باستان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نمادهای پوشش در میان زنان ایران باستان به‌قدری برجسته است که برخی از اندیشمندان و مورخان تمدن، ایران را به عنوان یکی از خاستگاه‌های مهم ترویج حجاب در جهان معرفی کرده‌اند.[۱۰۱] به گفته پژوهشگران، زنان ایران‌زمین از زمان مادها، که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی بوده‌اند. پوشش آن‌ها شامل پیراهن بلند چین‌دار، شلوار تا مچ پا، چادر و شنلی بلند بر روی لباس‌هایشان می‌شده است.[۱۰۲]

نوع موضوع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از مراحل اصلی در شناخت و تحلیل موضوعات فقهی، شناسایی نوعیت موضوع است. برای درک دقیق نوعیت هر موضوع، باید ابتدا مشخص شود که آیا این موضوع در دسته‌بندی موضوعات منصوص یا غیرمنصوص قرار دارد. در صورت منصوص بودن، لازم است که بررسی کنیم این موضوع مخترع شرعی است یا مقید شرعی. چرا که عدم دقت در این مرحله می‌تواند منجر به اشتباهات در مراحل بعدی تحلیل موضوع، انتخاب منابع و روش‌های صحیح تحقیق و بررسی شود.[۱۰۳]

در مورد موضوعاتی چون «حجاب»، باید توجه داشت که این موضوع در برخی آیات و روایات منصوص مطرح شده و به‌عنوان یک حکم شرعی قطعی شناخته می‌شود. به عنوان مثال، آیه ۳۱ سوره نور که به وضوح در مورد «ستر عورت» زنان و پوشش مناسب سخن می‌گوید، این حکم را به عنوان یک حکم منصوص و قطعی معرفی می‌کند.[۱۰۴] علاوه بر این، بسیاری از روایات اهل بیت(ع) نیز این موضوع را به‌طور خاص ذکر کرده و بر وجوب حجاب تأکید دارند.[۱۰۵] این امر نشان‌دهنده این است که «حجاب» نه تنها یک حکم شرعی ثابت، بلکه از موضوعات مقید شرعی نیز به شمار می‌رود.

به گفته پژوهشگران فقهی، حجاب یک دستور فردی و خصوصی است که در حریم زندگی شخصی افراد باید رعایت شود. اما وقتی این امر به یک موضوع اجتماعی تبدیل می‌شود و بر حقوق دیگران تأثیر می‌گذارد، حکومت به‌عنوان نهاد مسئول و حافظ اخلاق اجتماعی، می‌تواند از ابزار امر به معروف و نهی از منکر برای نظارت و اعمال محدودیت‌هایی در این زمینه استفاده کند. در چنین شرایطی، حجاب از یک دستور فردی به یک الزام اجتماعی تبدیل می‌شود و برای تخلف از آن، مجازات‌هایی همچون تعزیر در نظر گرفته می‌شود تا از گسترش بی‌حجابی و فساد جلوگیری شود.[۱۰۶]

روز جهانی حجاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روز جهانی حجاب هر سال در یکم فوریه با هدف ترویج آگاهی، رفع تبعیض و تقویت همبستگی میان زنان مسلمان در سراسر جهان برگزار می‌شود. در این روز، زنان غیرمسلمان نیز تشویق می‌شوند برای یک روز حجاب را تجربه کنند تا درک بهتری از آن به دست آورند.[۱۰۷] این مراسم در آمریکا، این روز در ایالت‌های میشیگان (۲۰۲۲) و نیویورک (۲۰۱۷) به رسمیت شناخته شد.[۱۰۸]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. العلایلی، معجم المصطلحات العلمیه و الفنیه، ص ۵۶۸.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۱.
  3. برای نمونه بنگرید به: جوهری، الصحاح، ۱۴۰۷ق، ذیل واژه «حجب»؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه «حجب»؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه «حجب».
  4. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۲۱۹.
  5. معین، فرهنگ فارسی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۳۴۰؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۷۷۹.
  6. قلعه‌جی، معجم لغه الفقهاء، ۱۴۰۸ق، ذیل واژه «حجاب».
  7. مطهری، مسئله حجاب، ۱۳۸۵ش، ص۷۲.
  8. حسین نمازی‌فر، «بررسی فقهی و حقوقی حجاب شرعی با رویکردی بر آرای امام خمینی»، ص۱۰۲.
  9. حسین نمازی‌فر، «بررسی فقهی و حقوقی حجاب شرعی با رویکردی بر آرای امام خمینی»، ص۱۰۲.
  10. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۷۷.
  11. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۷۷.
  12. معطوف، المنجد فی اللغة والأعلام، ۱۴۱۵ق، ص۹۶.
  13. دهخدا، لغت نامه، ۱۳۴۷ش، ج۱۶، ص۷۵.
  14. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۵۳۱.
  15. برای نمونه نگاه کنید به: قریشی، احسن الحدیث، ۱۳۷۰ش، ج۷، ص۲۰۶.
  16. علامه طباطبایی،تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۹، ص۱۶.
  17. دهخدا، لغت نامه، ۱۳۴۷ش، ج۱۷، ص۱۴.
  18. معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۴۶ش، ج۱، ص۱۲۶۴.
  19. معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۴۶ش، ج۴، ص۴۳۰۳.
  20. دهقانی، «چادر و مقنعه از دیدگاه قرآن و حدیث»، ص۲۷.
  21. قرآن کریم، ترجمه‌ی مهدی الهی قمشه‌ای، ص۲۳.
  22. قرشی بنابی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۰۳.
  23. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن‏، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۳۶۱؛ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان‏، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۵۰۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۴۲۸؛ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۹۵.
  24. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۲۹۸ و ۴۳۳. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۱۲۹.
  25. سوره احزاب، آیه ۵۹.
  26. سوره مومنون، آیات ۳۰-۳۱.
  27. هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۹۵ش، ج۲۰، ص۴۴۵-۴۴۸.
  28. میرعارفین، «عفاف زن در متون مقدس»، ص۱۹۲.
  29. برای نمونه نگاه کنید به: شاپوریان، «حجاب و پوشش در ادیان و ملل»، ص۲۷-۲۸؛ هاشمی، «رابطه حجاب و عفاف»، ص۱۳.
  30. امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۲، ص۱۶۱.
  31. برای نمونه نگاه کنید به: مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۳؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۵، ص۲۲۹؛ حکیم، مستمسک العروة الوثفی، ۱۳۹۱ق، ج۵، ص۲۳۹.
  32. مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۵؛ حلّی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ج۲، ص۵۷۳؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۹۲۸.
  33. برای نمونه نگاه کنید به: جصاص، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۴۱؛ صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۲۴، ص۱۹۲؛ جرجانی، درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۵۹؛ صدر، محمد صلی الله علیه و آله فی القرآن، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.
  34. برای نمونه نگاه کنید به: حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ج۲، ص۵۷۳.
  35. برای نمونه نگاه کنید به: مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۴۸؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۲۱۹.
  36. یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۱۶-۳۱۹.
  37. محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۲۷؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام الی نمقیح شرائع الإسلام، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۴۰.
  38. «نقدی بر پدیده حجاب استایل»، وبگاه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران.
  39. «صنعت فرهنگ اسلامی؛ تنش‌های حجاب و مدلینگ در رسانه‌های اجتماعی»، پایگاه پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی.
  40. «مدلینگ در ایران و مقتضیات جامعه معاصر»، پایگاه پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی.
  41. «نقدی بر پدیده حجاب استایل»، وبگاه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران.
  42. صادقی نیری، «حجاب و مراحل تشریع آن در قرآن»، ص۵۱.
  43. سوره احزاب آیه ۵۳.
  44. سوره احزاب آیه ۵۵.
  45. سوره احزاب آیه ۵۹.
  46. سوره نور آیه ۳۱.
  47. علامه طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۰۶-۱۰۷.
  48. مقدس‌ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان ارشاد الذهان، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۰۵-۱۰۶.
  49. جرجانی، تفسیر شاهی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۹
  50. جرجانی، تفسیر شاهی، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۶۰
  51. قطب راوندی، فقه القران، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۵.
  52. قطب راوندی، فقه القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.
  53. قطب راوندی، فقه القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۳۳.
  54. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۳.
  55. طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱۰، ص۵۰۷.
  56. واحدی نیشابوری، اسباب نزول القرآن، ۱۹۹۸م، ص۳۷۲.
  57. واحدی نیشابوری، اسباب نزول القرآن، ۱۹۹۸م، ص۳۷۲.
  58. یوسفی غروی، موسوعة التاريخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۰.
  59. یوسفی غروی، موسوعة التاريخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۰.
  60. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۴۰۱.
  61. برای نمونه، نگاه کنید به شبیری زنجانی، کتاب‌النکاح، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۶۲-۴۷۰؛ سبحانی، نظام النکاح، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۲؛ مکارم شیرازی، کتاب‌النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۲.
  62. شیخ طوسی، التبیان الجامع لعلوم القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج۸، ص۳۶۱؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۳۹.
  63. جمعی از محققان، فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۶.
  64. مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۰۴. 
  65. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرةالمعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۸۱؛ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۹.
  66. خویی، موسوعةالامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۳۲، ص۳۶-۴۷؛ علامه حلی، تذکرةالفقها، ۱۳۸۸ق، ج۲، ص۴۴۶-۴۴۷؛ فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۹۲-۹۳.
  67. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۱۷؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۱۱.
  68. خویی، موسوعةالامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۳۲، ص۳۶.
  69. جرجانی،تفسیر شاهی، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۶۱.
  70. شیخ انصاری، کتاب‌النکاح، ۱۴۱۵ق، ص۴۶-۴۷؛ شهید ثانی، الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۴۷.
  71. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۰، ص۲۰۱-۲۰۲.
  72. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۵.
  73. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۳۸.
  74. ورام، تنبیه الخواطر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۷۸.
  75. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۳.
  76. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۳.
  77. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۲۰۲-۲۰۴.
  78. سوره نور آیه۶۰.
  79. سبحانی، نظام النکاح فی الشریعه الاسلامیه الغراء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۷-۶۸.
  80. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۵.
  81. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۰، ص۲۰۷.
  82. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۵.
  83. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۰، ص۲۲۸-۲۲۹.
  84. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۶.
  85. علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶م، ج۵، ص۴۷.
  86. زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۳۱.
  87. ابن‌أنس، الموطأ، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۹۱۳.
  88. بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۹ق، ص۱۶۳.
  89. اشنایدر، پوشاک اقوام مختلف، ۱۳۷۰ش، ص۲۳۱.
  90. مطهری، مسئله حجاب، ۱۳۸۵ش، ص۱۹.
  91. دورانت،تاریخ تمدن، ۱۳۶۷ش، ج۴، ص۴۶۱.
  92. تورات، سفرتثنیه، باب۲۲، فقره۵.
  93. غفّار، المرأة المعاصرة، ۱۴۰۵ق، ص۴۰.
  94. مطهری، مسئله حجاب، ۱۳۸۵ش، ص۱۹.
  95. عهد عتیق، سفر پیدایش، باب ۳۸، فقره ۱۵.
  96. کوهن، گنجینه‌ای از تلمود، ۱۳۸۲ش، ص ۱۹۸.
  97. «حجاب در دین یهود»، پایگاه اندیشکده اریحا.
  98. جعفریان، رسائل حجابیه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۶۶.
  99. جیمس، مجموعه قوانین زرتشت، ۱۳۹۴ش، ص ۶۵.
  100. اوستا، ترجمه هاشم رضی، بخش هشتم: خُرده اوستا، آفرینگان، ص ۴۰۳.
  101. برای نمونه نگاه کنید به: دورانت، تاریخ تمدن، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص ۷۸؛ راسل، زناشویی و اخلاق، ۱۳۸۱ش، ص ۱۳۵.
  102. ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان، نشرهنرهای زیبای کشور، ص۱۷و۲۶.
  103. بیات، «مجموعه مقالات مبانی و روش شناخت موضوعات»، ص۲۰-۳۵.
  104. قرآن کریم، سوره نور، آیه۳۱.
  105. کلینی، الکافی، ۱۴۰۸ق‏. ج۵، ص۵۷۳.
  106. ترخان، «قانون حجاب و دلایل اجبار در اجرای آن»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  107. «یکم فوریه، روز جهانی حجاب»، خبرگزاری ایمنا.
  108. «تجربه یک روز باحجاب در «روز جهانی حجاب»، وبگاه جوان آنلاین.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • «حجاب در دین یهود»، پایگاه اندیشکده اریحا، تاریخ بازدید: ۱۳ آبان ۱۴۰۴ش.
  • ابن‌حمزه، محمدبن علی، الوسیله الی نیل الفضیله، قم، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌زهره، حمزه بن علی، غنیه النزوع الی علمی الاصول والفروع، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
  • ابن‌منظور، جمال الدین، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
  • اشنایدر، براون، پوشاک اقوام مختلف، ترجمه: یوسف کیوان، تهران، نشر کارگاه هنر، ۱۳۷۰ش.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام مجموعه آثار امام خمینی(س): (بیانات، پیام‌ها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران،مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۷۸ش.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، توضیح المسائل، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.
  • بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • بیات؛ حجت‌الله؛ «مجموعه مقالات مبانی و روش شناخت موضوعات»؛ فصلنامه علمی، شماره اول(پیاپی۹۷، پژوهشی، سال بیست و ششم، بهار ۱۳۹۸ش.
  • پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
  • ترخان، قاسم، «قانون حجاب و دلایل اجبار در اجرای آن»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اسفند ۱۳۸۸ش، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۴ش.
  • جرجانی، ابوالفتح بن مخدوم، تفسیر شاهی او آیات الأحکام، مقدمه‌نویس: شهاب‌الدین مرعشی، تهران، نشر نوید، ۱۳۶۲ش.
  • جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمن، درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم، عمان، دار الفکر، عمان، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.
  • جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
  • جعفریان، رسول، رسائل جعفریه، قم، نشر دلیل ما، ۱۳۸۰ش.
  • جوهری، ابونصر، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • جیمس، دار مستتر، مجموعه قوانین زردشت، یا، وندیداد اوستا: ترجمه از سانسکریت و پهلوی، ترجمه: موسی جوان، تهران، نشر دنیای کتاب، ۱۳۹۴ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، تحقیق: محمدرضا حسینی جلالی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، ۱۴۱۶ق.
  • حکیم، سیدمحسن، مستمسک عروة الوثقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، تحقیق و تصحیح پژوهشگران مؤسسه إحیاء آثار آیت‌الله العظمی خویی، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن، ترجمه: احمد آرام و دیگران، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۶۷ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۷ش.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۱۸ق.
  • راسل، برتراند، زناشویی و اخلاق، ترجمه: مهدی افشار، بی‌جا، نشر کاویان، ۱۳۸۱ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، نظام النکاح فی الشریعة الاسلامیة الغراء، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۷۵ش.
  • سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، قم، دار التفسیر، بی‌تا.
  • شاپوریان، مژگان، «حجاب و پوشش در ادیان و ملل»، تهران، مجله رشد آموزش قرآن و معارف اسلامی بهار ۱۳۷۹ش، شماره ۱۰۶.
  • شبیری زنجانی، سیدموسی، کتاب‌النکاح، قم، مؤسسه پژوهشی رای‌پرداز، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۹ق.
  • شیخ انصاری، مرتضی، کتاب النکاح، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، اَلتِّبیان فی تفسیرِ القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بی‌تا.
  • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، قم، نشر فرهنگ اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
  • صادقی نیری، رقیه، «حجاب و مراحل تشریع آن در قرآن»، پژوهشنامه معارف قرآنی، دوره ۱، شماره۱۱، شهریور ۱۳۹۰ش.
  • صدر، رضا، محمد صلی الله علیه و آله فی القرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌ البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تهران انتشارت دارالکتب الإسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ش.
  • طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
  • ضیاء‌پور، جلیل، پوشاک باستانی ایران از کهن ترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، تهران، انتشارات هنرهای زیبا کشور، بی‌تا.
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف، إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان، قم، نشر جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۳۸۸ق.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان‏، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی‏، قم‏، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم‏، چاپ پنجم‏، ۱۳۷۴ش.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • العلایلی، عبدالله، معجم المصطلحات العلمیه و الفنیه، بیروت، دارالجلیل، چاپ دوم، بی‌تا.
  • علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، ۱۹۷۶م.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، نشر امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • عهد عتیق، انجمن کتب مقدس، ۱۹۸۱م.
  • غفّار، عبدالرسول، المرأة المعاصرة، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۰۵ق.
  • فاضل مقداد، مقداد بن عبد الله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تصحبح: محمدباقر بهبودی، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
  • قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق.
  • قطب راوندی، سعید بن هبة الله، فقه القرآن، تحقیق: احمد حیبنی اشکوری، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۶۴ش.
  • قلعه‌جی، محمدرواس و قنیبی، حامدصادق، معجم لغه الفقهاء، دار النفائس للطباعة والنشر والتوزيع، ۱۴۰۸ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۸ق‏.
  • کوهن، ابراهام، گنجینه‌ای از تلمود، مترجم: فریدون گرگانی، تهران، نشر اساطیر ۱۳۸۲ش.
  • مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(ع)، زیرنظر: سید محمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۵ش.
  • مالک ابن‌انس، ابو عبدالله، المُوَطَّأ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق و تصحیح: عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، نشر اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرةالمعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۳۸۵ش.
  • مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۵ش.
  • معطوف، لویس، المجند في اللغة و الأعلام، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، نشر امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۳ش.
  • مقدس‌ اردبیلی، احمد بن‌ محمد، مجمع الفائدة و البرهان ارشاد الأذهان، قم، الجماعه المدرسین، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، کتاب‌النکاح، تحقیق محمدرضا حامدی و مسعود مکارم، قم، مدرسه امام علی بن ابی‌طالب، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • میرعارفین، زهره سادات، «عفاف زن در متون مقدس»، قم، بینات (موسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام)، شماره ۵۱، پاییز ۱۳۸۵ش.
  • نمازی‌فر، حسین و صالح سعادت، «بررسی فقهی و حقوقی حجاب شرعی با رویکردی بر آرای امام خمینی(س)»، پژوهشتامه متین، دوره ۱۲، شماره ۴۹، اسفند ۱۳۸۹ش.
  • واحدی نیشابوری، علی بن احمد، أسباب نزول القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۹۹۸م.
  • ورام، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، بیروت، مکتبة الفقهیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، فرهنگ قرآن، قم، انتشارت بوستان کتاب، ۱۳۹۵ش.
  • هاشمی، سید حسین، «رابطه حجاب و عفاف»، پژوهش‌های قرآنی، سال سیزدهم، شماره ۵۱ و ۵۲، پاییز و زمستان ۱۳۸۶ش.
  • یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاريخ الإسلامی، قم، نشر مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.