روش
روش شناخت موضوعات فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واژۀ «روش» برگردان فارسی از کلمۀ انگلیسی ـ لاتین« Methodمتد» است که از واژۀ یونانی «متا» به معنای «درطول» و «اودوس» یعنی «راه»، گرفته شده و مفهوم آن درپیشگرفتن راهی برای رسیدن به هدف و مقصودی با نظم و توالی خاص است.[۱] روش، مجموعه طرقی است که انسان را به کشف مجهولات هدایت میکند، همچنین «روش» به مجموعه قواعدی اطلاق میشود که هنگام بررسی و پژوهش دربارۀ چیزی به کار میروند و مجموعه ابزار و فنونی است که آدمی را از مجهولات به معلومات راهبری میکند.[۲]
در ابتدا، مفهوم واژه «روش» روشن بهنظر میرسد؛ اما با بررسی کاربردهای آن در مباحث مختلف از جمله علوم، ابهاماتی وجود دارد؛ از این رو «روش» گاه به جای «ابزار»، «راه» و حتی «منبع» تحقیق به کار میرود؛ مثلاً از علم اصول، همواره بهعنوان روش استنباط فقه یاد میشود؛[۳]
اصطلاح روش، هم به خودِ راه اشاره دارد و هم به قواعد و ابزارهای رسیدن به آن؛ به عبارت دیگر «روش» فرایند عقلانی یا غیرعقلانی ذهن برای دستیابی به شناخت یا توصیف واقعیت و در معنای کلیتر، روش هرگونه چگونگی انتخاب راه و به کارگیری ابزار مناسب برای رسیدن به مقصود است. درحالیکه علم اصول، مجموعهای از قواعدی است که به عنوان ابزار در اختیار فقیه قرار میگیرد.[۴]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- بیات، حجت الله، نیمه اول اجتهاد؛ 1جلدی،چاپ اول،قم: نشر موضوعشناسی،1401.
- ساروخانی، باقر؛ روشهای تحقیق در علوم اجتماعی؛3جلدی، چاپ هیجدهم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1393ش.