طهارت

از ویکی‌موضوع

طهارت از اصطلاحات فقهی است، شامل طهارت ظاهری یعنی پاک‌بودن بدن و لباس از نجاسات و طهارت باطنی که از وضو، غسل و تیمم است حاصل می‌شود.

مفهوم‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژهٔ طهارت مصدر و اسم مصدر از ریشهٔ «ط ه‍ ر» به معنای پاک‌شدن بدن یا جامه از آلودگی، پلیدی و عفونت، پایان‌یافتن دورهٔ حیض و پاک‌شدن از نجاست است[۱] و مجازاً به معنای پاکی از گناه و زشتی و اخلاق ناپسند نیز طهارت گفته شده است.[۲]

طهارت در اصطلاح علم اخلاق، زدودن اخلاق ناپسند و هرگونه آلودگی اخلاقی از نفس و روح است. عالمان اخلاق از مراتب طهارت و حقیقت و باطن و اسرار طهارت ظاهری نیز سخن گفته‌اند.[۳]

طهارت در قرآن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرآن کریم در آیات متعدد به موضوع طهارت پرداخته است در چند آیه، از آب، به‌ویژه آب باران، به‌عنوان ماده‌ای پاک و پاک‌کننده یاد شده است.[۴] در آیهٔ ۴ سورهٔ مُدَّثّر، پیامبر اکرم (ص) به تطهیر لباس از آلودگی فرمان داده شده و در آیاتی دیگر، از طهارت‌های سه‌گانه یعنی وضو، غسل و تیمم برای ورود به نماز سخن گفته است.[۵] در آیاتی دیگر، از تطهیر و پاک‌سازیِ مسجدالحرام برای طوافکنندگان، اعتکافکنندگان و نمازگزاران[۶] و لزوم طهارت برای مَسّ قرآن سخن به‌میان آمده است.[۷] در چند آیه، به طهارت اخلاقی و پاکی برخی بندگان برگزیدهٔ خدا از آلودگی‌های باطنی مانند گناهان و اخلاق رذیله اشاره شده است، ازجمله اهل‌بیت پیامبر اسلام[۸] و مریم مادر عیسی[۹] که خدا آنان را پاک قرار داده است. طبق آیات قرآن، التزام به دستورات دینی همچون زکات، موجب پاکی انسان از آلودگی‌های باطنی و نفسانی می‌گردد.[۱۰]

طهارت در روایات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در روایات شیعه و اهل سنّت، افزون بر اشاره به مصادیق و آثار مهم طهارت اخلاقی و نیز روشهای گوناگونِ تطهیر و پاکسازیِ نفس و بدن از آلودگی‌ها، به وسیله وضوء، غسل و تیمم یاد شده است.[۱۱]

طهارت در فقه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در فقه، منظور از طهارت، غالباً پاک‌بودن بدن از چیزهای نجس و همچنین پاک‌بودن از حدث اکبر و حدث اصغر است.[۱۲] به نظر برخی طهارت مفهومی عام دارد که شامل پاکی از نجاست (طهارت از خَبَث) و پاکی حاصل از انجام‌دادن وضو، غسل و تیمم، که لازمهٔ ادای عباداتی چون نماز است (طهارت از حَدَث) می‌شود.[۱۳]

طهارت از خبث و حدث

طهارت از خبث، زدودن نجاست و آلودگی ظاهری مانند خون و ادرار (بول) از چیزهایی چون لباس و بدن و فرش و زمین است.[۱۴]

طهارت از حدث، به‌دست‌آوردن پاکی باطنی برای ورود به نماز و برخی عبادات با استفاده از آب (وضو یا غسل) یا خاک (تیمم) است.[۱۵] حَدَث حالت معنویِ شخصی است که فاقد طهارت لازم برای ادای عبادت است که آن را بر دو گونهٔ حدث اصغر و حدث اکبر دانسته‌اند.[۱۶]

حدث اصغر، با وقوع کارهایی چون خوابیدن، خروج بول و مدفوع و زوال عقل براثر بیهوشی و مستی تحقق می‌یابد و با وضوگرفتن برطرف می‌شود.[۱۷]

حدث اکبر براثر اموری چون جنابت، نِفاس، حیض و استحاضه (دِماء ثَلاثه) و لمس‌کردن بدن میّت ایجاد و با انجام‌دادن غسل زایل می‌شود.[۱۸]

طهارت اختیاری و اضطراری

طهارت اختیاری که به آن طهارت مائیه گفته شده است، طهارتی است که مکلف برای تحصیل طهارت وضوء یا غسل می‌کند.[۱۹] طهارت اضطراری که به آن طهارت ترابیه نیز تعبیر می‌شود. چنین طهارتی تنها در حال ضرورت و نبود دسترسی به آب مشروع است و مکلف در بدل وضوء و غسل تیمم می‌کند.[۲۰] یا به خاطر بیماری و عذری که مکلف دارد نمی‌تواند از آب استفاده نماید به جای آب تمیم می‌کند.[۲۱]

طهارت از نجاسات

از نظر فقهی همه‌چیز پاک است، جز نجاسات ده‌گانه مانند ادرار، مدفوع انسان و حیوانات حرام‌گوشت، خون انسان و حیوانی که خون جهنده دارد و خوک صحرایی، سگ، خمر، عرق شخص جنب که از طریق عمل حرام حاصل شده و عرق شتر نجاست خوار و هرچیزی که با یکی از نجاسات برخورد داشته باشد، نجس می‌شود[۲۲] و اصطلاحاً مُتَنَجِّس نامیده می‌شود نجاستِ چیزهای نجس را می‌توان به‌وسیله چیزهایی مثل آب رفع کرد که مُطَهِّرات خوانده می‌شوند.[۲۳]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج 4، ص 504 – 505.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج 4، ص 505.
  3. نراقی، معراج السعاده، ص 837.
  4. سوره انفال، آیه 11؛ سوره فرقان، آیه 48.
  5. سوره نساء، آیه 43؛ سوره مائده، آیه 6.
  6. سوره بقره، آیه ۱۲۵؛ سوره حج، آیه۲۶.
  7. سوره واقعه، آیه 79.
  8. سوره احزاب، آیه ۳۳.
  9. سوره آل‌عمران، آیه ۴۲.
  10. سوره توبه، آیه 103؛ سوره احزاب، آیه 103.
  11. طحاوی، شرح معانی الآثار، ج 1، ص 44؛ مفید، المقنعه، ص 71 – 72؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 3، ص 396 – 412؛ بخاری، صحیح البخاری، ج 1، ص 216، 223، 228؛ ج 8؛ ص 242؛ ابن‌ماجه، سنن‌ابن‌ماجه، ج 1، ص 245 – 258؛ ص 414، 472.
  12. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 5، ص 240.
  13. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 5، ص 240.
  14. یزدی، غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، ج 1، ص 387.
  15. یزدی، غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، ج 1، ص 387؛ فضل‌الله، فقه زندگی، ص 214.
  16. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 246.
  17. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 247؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج 1، ص 220.
  18. نجفی، جواهر الکلام، ج 1، ص 300 – 301؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 248.
  19. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 5، ص 246.
  20. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 5، ص 246.
  21. شهید ثانی، روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، ج 1، ص 415.
  22. یزدی، غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، ج 1، ص 35 – 47.
  23. خمینی، تحریرالوسیله، ج 1، ص 132.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • قرآن کریم.
  • ابن‌منظور؛ ابن‌نُجَیْم، البحر الرائق شرح کنزالدقائق، بیروت ۱۹۹۷ م ۱۴۱۸ ق.
  • حکیم، محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دار التفسیر، ۱۳۷۴ش.
  • خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، تحریر الوسیلة، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره)، ۱۳۹۲.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، ۱۴۰۹ق.
  • صحیح البخاری، بخاری، محمد بن اسماعیل، قاهره، جمهوریة مصر العربیة. وزارة الاوقاف. المجلس الاعلی للشئون الاسلامیة. لجنة إحیاء کتب السنة، ۱۴۱۰ق.
  • طحاوی، احمد بن محمد، شرح معانی الآثار، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۴ق.
  • فضل‌الله، محمدحسین، فقه زندگی، مترجم، مجید مرادی، قم، دار الملاک للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۳۸۰ش.
  • مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۱ق.
  • نراقی، احمد بن محمدمهدی، مهعراج السعاده، قم، هجرت، ۱۳۷۸ش.
  • یزدی، محمد کاظم بن عبد العظیم، غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، قم، صبح پیروزی، ۱۳۸۱ش.