نماز جماعت

از ویکی‌موضوع

نَمازِ جَماعت، در اسلام جايگاه، اهميت و كاركردهاى سياسى و اجتماعى ویژه دارد.

مفهوم شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نماز مترادف واژه صلاة در عربى است كه از ريشه «صلو» به معناى دعا [۱] نرمش، تعظيم، كرنش و رحمت است.[۲] نماز جماعت در اصطلاح شرع و فقها به نوع ويژه يا به نوعى از انواع نماز گفته مى‌شود.[۳] كه به صورت گروهى، دو نفر يا بيشتر با اقتدا به پيشنماز خوانده مى‌شود.[۴]

پیشینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آيين يهود نوعى نماز جماعت وجود دارد و از شرايط آن حضور ده مرد يهودى است.[۵] در روايات از نماز مسيحيان در كليسا يادشده است.[۶]. برخى از مفسران از دستور خداوند به مريم مقدس در آيه «وَ اِرْكَعِي مَعَ اَلرّاكِعِينَ‌»[۷] چنين برداشت كرده‌اند كه نماز جماعت و عبادتِ جمعى، پيش از اسلام نيز وجود داشته است.[۸]

نوعیت موضوع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نماز جماعت از نظر نوعیت موضوع مقید شرعی است اصل نماز در همه ادیان آسمانی وجود داشته، در اسلام تشريع نماز در مكه و با جماعت همراه بوده است، پيامبر اكرم (ص) و اميرالمؤمنين على (ع) نماز را به جماعت برپا كردن.[۹] و آيه ۴۳ بقره نيز دراين‌باره نازل شده است.[۱۰]

پس از آن افزون بر على (ع)، خديجه و زيدبن‌حارثه و جعفربن‌ابى‌طالب نيز همراه پيامبر اكرم (ص) نماز را به جماعت به‌جاى مى‌آوردند[۱۱]. پيامبر (ص) پس از هجرت به مدينه نماز را با جمع مسلمانان و به جماعت برپا مى‌كرد.[۱۲] و كسانى را كه در نماز جماعت شركت نمى‌كردند سرزنش و به كيفرى شديد تهديد مى‌كرد.[۱۳]

فلسفه تشریع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اسلام اساس آيين خود را بر پايه اجتماع قرار داده و در هيچ‌يك از شئون خود، به اجتماع بى‌اعتنا نبوده است.[۱۴] حكمت تشريعِ برخى از عبادت‌هاى گروهى مانند نماز عيد فطر و عيد قربان در روايات، اجتماع مسلمانان شمرده شده است.[۱۵]

امام رضا (ع) نماز جماعت را موجب آشكارشدن نشانه‌ها و شعائر اسلامى همانند اخلاص، توحيد، ارزش‌هاى اسلامى و عبادت و نيايش دانسته است اظهار اين شعائر حجتى است از خداوند بر اهل شرق و غرب. همچنين با نماز جماعت، منافقان و مسلمانانى كه نماز را سبك مى‌شمارند، از غير آنان شناخته مى‌شوند و زمينه‌اى پديد مى‌آيد كه افراد بتوانند به صلاح و عدالت يكديگر گواهى دهند. افزون بر همه اينها نماز جماعت نيكوكارى و ترويج فضيلت‌ها را به همراه دارد و بسيارى از افراد را از گناه و فساد باز مى‌دارد.[۱۶]

کاربرد نماز جماعت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بسيارى از احكام عبادى اسلام به نوعى همراه با سياست و تدبير جامعه و موجب خدمات اجتماعى و سياسى است. نماز جماعت مثال آشكارى از اين عبادت‌هاست كه در عين معنويت و آثار اخلاقى و اعتقادى، دربردارنده آثار سياسى است.[۱۷] توجه به بعد اجتماعى نماز در همه اركان و اذكار نماز از ركوع و قرائت و ذكرهاى آن مانند «اِهْدِنَا» و «إِيّاكَ نَعْبُدُ» ديده مى‌شود.[۱۸]

در نگاه فقها نماز جماعت شعار اسلام و موجب عظمت آن است.[۱۹] نماز جماعت در ايجاد وحدت ميان امت اسلامى مؤثر است.[۲۰] در جامعه اسلامی هر وقت گرفتارى‌اى براى مسلمانان پديد مى‌آمد، با اعلام نماز جماعت، مسلمانان گرد هم آمده و گرفتارى‌شان را برطرف مى‌كردند.[۲۱] اجتماعات مسلمانان اعم از نماز جمعه و جماعت در ايجاد وحدت ميان امت اسلامى بسيار مؤثر است.[۲۲]

اهميت و جايگاه نماز جماعت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نماز جماعت در اسلام از مهم‌ترين مستحبات و از شعائر اسلامى و نشانه‌هاى اسلام است.[۲۳] در آيات سوره بقره و سوره آل‌عمران، آیه 43 و سوره اعراف آیه 29 و روايات بسيار از مسلمانان خواسته شده كه نماز را با جماعت بخوانند.[۲۴]

مفسران از تعبير«وَ اِرْكَعُوا مَعَ اَلرّاكِعِينَ‌: با ركوع‌كنندگان ركوع كنيد.[۲۵] برداشت كرده‌اند كه سزاوار است نماز به جماعت برپا شود.[۲۶] دستور به سرعت‌گرفتن در رسيدن به موجباتِ مغفرت خداوند (حديد: ۲۱)، به سرعت‌گرفتن در رسيدن به تكبير اول نماز جماعت نيز تفسير شده است.[۲۷] قرآن به صف‌هاى نمازگزاران سوگند ياد كرده[۲۸] و به مجاهدان سفارش كرده است در هنگام نبرد نيز نماز را به جماعت به جاى آورند.[۲۹]

پيامبر اكرم (ص) و امامان (ع) همواره بر انجام نماز جماعت سفارش مى‌كردند.ك[۳۰] پيامبر (ص) مسلمانان را به شركت در نماز جماعت هرچند در شرايط بسيار سخت سفارش كرده است.[۳۱] امام‌حسين (ع) نيز در روز عاشورا با وجود حمله دشمن، نماز ظهر و عصر را به جماعت برگزار كرد.[۳۲]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. فراهيدى، ج 7، ص 154.
  2. فيومى، المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير، ص ۳۴۶.
  3. مشكينى، نوشتار فقهی، ص 95.
  4. حلى، علامه، تبصرة المتعلمين، ص ۵۲.
  5. يديديا و حيان، شرعيات يهود، ص ۲۲، ۲۵؛ سليمانى و قاسمى، نماز در آئين يهود، ص ۱۲۹، ۱۳۴؛ اشتاين سالتز، سيرى در تلمود ص ۱۵۹.
  6. متقى هندى، كنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال، ج 7، ص 485
  7. آل عمران: ۴۳.
  8. ابوالفتوح رازى، روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن، ص 4، ص 320.
  9. حسكانى، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج 1، ص 111.
  10. حسكانى، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج 1، ص 111.
  11. مجلسى، بحارالانوار، ج 18، ص 180 – 184
  12. ابن‌سيدالناس، عيون الاثر، ج 1، ص 225.
  13. طوسى، تهذيب الاحكام، ج 3، ص 25.
  14. طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن، ج 4، ص 94 – 95.
  15. صدوق، من لايحضر، ج 1، ص 522.
  16. صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 522؛ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 262.
  17. خمینی، ولایت فقیه، ص 131.
  18. خیمینی، آداب الصلاة، ۲۷۹.
  19. حلى، علامه، تذكرة الفقهاء، ۲۲۷/۴؛ مغنيه، ج 1، ص 231.
  20. خمینی، صحیفه امام، ج 13، ص 438 – 439.
  21. خمینی، صحیفه‌امام، ج 17، ص 40.
  22. خمینی، صحیفه امام، ج 13، ص ص 348 – 349.
  23. حلى، علامه، تذكرة الفقهاء، ج 4، ص 227 – 229.
  24. صدوق، من لايحضر الفقیه، ج 1، ص 375؛ حر عاملى، تفصيل وسائل الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعه، ج 8، ص 289 – 290.
  25. بقره: ۴۳.
  26. فاضل مقداد، كنز العرفان فى فقه القرآن، ج 1، ص 194.
  27. خمينى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 246.
  28. طبرسى، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج 8، ص 683؛ طباطبايى، ج 17، ص 120.
  29. نساء، ۱۰۲؛ طوسى، التبيان، ج 3، ص ۳۰۹.
  30. لينى، الکافی، ج 3، ص 376 -380؛ علامه حلى، تذكرة الفقهاء، ج 4، ص 227؛ حويزى، تفسير نور الثقلين ج 4، ص 188.
  31. مجلسى، بحار الانوار، ج 5، ص 85.
  32. ابن طاوس، اللهوف على قتلى الطفوف، ص ۱۱۰-۱۱۱.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • قرآن کریم.
  • ابن‌سيدالناس، عيون الاثر، بيروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • ابن‌طاووس، سيدعلى‌بن‌موسى، اللهوف على قتلى الطفوف، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
  • ابوالفتوح رازى، حسين‌بن‌على، روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن، تحقيق محمدجعفر ياحقى و محمدمهدى ناصح، مشهد، آستان قدس رضوى، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • ‌خمينى، سيدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام‌خمينى، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • ‌خمينى، سيدروح‌الله، تهذيب الاصول، تقرير جعفر سبحانى، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام‌خمينى، ۱۳۸۷ش.
  • ‌خمينى، سيدروح‌الله، صحیفه خمینی، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام‌خمينى، چاپ پنجم، 1389ش.
  • ‌خمينى، سيدروح‌الله، ولايت فقيه، حكومت اسلامى، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام‌خمينى، چاپ بيستم، ۱۳۸۸ش.
  • حر عاملى، محمدبن‌حسن، تفصيل وسائل الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعه، قم، مؤسسه آل‌البيت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق.
  • حسكانى، عبيدالله بن عبدالله، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، تحقيق محمدباقر محمودى، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامى، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • حلى، علامه، حسن‌بن‌يوسف، تبصرة المتعلمين فى احكام الدين، تحقيق محمدهادى يوسفى غروى، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • حلى، علامه، حسن‌بن‌يوسف، تذكرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البيت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • حويزى، عبدعلى‌بن‌جمعه، تفسير نور الثقلين، تصحيح سيدهاشم رسولى محلاتى، قم، اسماعيليان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • حويزى، عبدعلى‌بن‌جمعه، تفسير نور الثقلين، تصحيح سيدهاشم رسولى محلاتى، قم، اسماعيليان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • سليمانى، حسين، مهدى قاسمى، نماز در آئين يهود، مجله پژوهش‌هاى اديانى، شماره ۲، ۱۳۹۲ش.
  • شتاين سالتز، آدين، سيرى در تلمود، ترجمه باقر طالبى، قم، مركز مطالعات اديان و مذاهب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • صدوق، محمدبن‌على، علل الشرائع، قم، كتابفروشى داورى، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صدوق، محمدبن‌على، من لايحضره الفقيه، تحقيق على‌اكبر غفارى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبايى، سيدمحمدحسين، الميزان فى تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسى، فضل‌بن‌حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق سيدهاشم رسولى محلاتى و سيدفضل‌الله يزدى، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طوسى، محمدبن‌حسن، التبيان فى تفسير القرآن، تحقيق احمد قصير عاملى، بيروت، دار احياء التراث العربى، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • طوسى، محمدبن‌حسن، تهذيب الاحكام، تصحيح سيدحسن موسوى خرسان، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • فاضل مقداد، مقدادبن‌عبدالله، كنز العرفان فى فقه القرآن، تحقيق محمدباقر بهبودى و محمدباقر شريف‌زاده، تهران، مرتضوى، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • فراهيدى، خليل‌بن‌احمد، كتاب العين، تحقيق مهدى مخزومى و ابراهيم سامرايى، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فيومى، احمدبن‌محمد، المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق.
  • متقى هندى، علاءالدين، كنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال، تصحيح بكرى حيانى و صفوة السقاء، بيروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بیروت، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1423ق.
  • ‏مغنيه، محمدجواد، فقه الإمام‌الصادق عليه السلام، قم، انصاريان، چاپ دوّم، ۱۴۲۱ق.
  • مشکینی، اردبيلى، على‏، نوشتار فقهی، قم، دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، 1392ش.
  • يديديا، هارا و حيان آذر، شرعيات يهود، بى‌نا، بى‌تا.