قبله

از ویکی‌موضوع

قِبله مکان شریفی در نزد مسلمانان است که خانه خداوند متعال، کعبه، در آن واقع شده است. قبل از کعبه، بیت المَقدِس قبله مسلمانان بود. قبله محدود به مکان کعبه نیست و از منتها زمین تا اوج آسمان کشیده شده است و فرقی میان دور و نزدیک نیست. مسجد الحرام و حرم، قبله نیستند. هرچه فاصله زیاد شود، مُحاذات و جهت‌گیری با خانه کعبه نیز افزایش می‌یابد.

معنای قبله[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قبله اول مسلمانان بیت المقدس بود و بعد به کعبه منتقل شد.[۱] قبله به مکانی گویند که خانه کعبه در آن قرار گرفته است. [۲] این مکان محدود به خانه کعبه نیست و از اعماق زمین تا اوج آسمان کشیده شده است.[۳]البته شاید گفته شود که مهم استقبال قبله است و کسی که روی قله کوه مقابل کعبه نماز می‌گذارد، مستقبل قبله است و به سمت قبله است. [۴] چنانچه خانه به جای دیگر منتقل شد، همین مکان باز قبله است و تغییر نمی‌کند. [۵]

با توجه به تعریف قبله، نماز در هواپیما و اعماق زمین نیز به سمت قبله است. [۶] در سایر سیاره‌های آسمانی نیز کعبه، قبله است. [۷] چون زمین کروی است، نزدیک‌ترین فاصله به قبله، جهت قبله است و اگر کسی در شمال باشد، چون فاصله‌اش از جنوب به قبله نزدیک‌تر است تا شمال، لذا سمت جنوب، جهت قبله اوست. [۸] حال اگر مکانی باشد که از چند جهت فاصله‌اش به کعبه یکسان باشد، تمامی آن‌ها استقبال قبله محسوب می‌شود. [۹]

روش یافتن جهت قبله[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نمازگزار باید برای یافتن قبله کوشش کند تا یقین یا اطمینان حاصل کند که قبله کدام سمت است.[۱۰] اگر علم و اطمینان به قبله حاصل نشد، می‌تواند به گفته دو شاهد عادل که از روی نشانه‌های حسی شهادت می‌دهند یا به قول کسی که از روی قاعده علمی قبله را می‌شناسد و مورد اطمینان است، علم کند و اگر از این راه‌ها ممكن نشد، بايد به گمانى كه به وسيله محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مى‌شود، عمل نمايد.[۱۱] حتّى اگر از گفته‌ی فاسق يا كافر هم كه به واسطۀ قواعد علمى قبله را مى‌شناسد گمان به قبله پيدا كند، كافى است و اگر كسى كه گمان به قبله دارد بتواند گمان قوى‌ترى پيدا كند، نمى‌تواند به گمان خود عمل نمايد؛ مثلاً اگر مهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پيدا كند ولى بتواند از راه ديگر گمان قوى‌ترى پيدا نمايد، نبايد به حرف او عمل كند.[۱۲]

روزهاى چهارم خرداد و بيست وششم تير هم‌زمان با اذان ظهر مكه، آفتاب به‌طور عمودى بر كعبه مى‌تابد. در اين هنگام، تشخيص جهت قبله با نصب شاخص، امكان دارد و در صورت اختلاف قبلۀ محراب مساجد با قبلۀ حاصله از اين روش، هركدام كه اطمينان آورند يا ظن بيشترى نسبت به ديگرى دارند معتبر است. [۱۳] استفاده از قبله‌نما در صورتی که موجب اطمینان مکلف شود، براى تشخيص جهت قبله كافى است.[۱۴] اگر كسى بر اساس قبله‌نماى تلفن همراه و مانند آن، نمازش را بخواند و بعداً بفهمد قبله اشتباه بوده، اگر بيشتر از نود درجه اختلاف نداشته نمازش صحيح است.[۱۵] اگر از گفته صاحب خانه اطمينان حاصل شود كافى است؛ همچنين است اگر احتمال عقلايى داده شود كه صاحب خانه از مبادى حسّيه، جهت قبله را به دست آورده است. [۱۶] در غير اين صورت اگر نمى‌تواند اطمينان كند، مى‌تواند به گمان عمل كند، البته بايد تا جاى ممكن تلاش كند كه گمانش به واقع نزديك‌تر باشد.[۱۷]

براى تعيين جهت قبله در قطب شمال و جنوب، نمازگزار بايد كوتاه‌ترين خط از مكان خود به طرف كعبه را از روى سطح زمين در نظر بگيرد و به همان طرف نماز بخواند.[۱۸] درصورتى‌كه عرفاً در آمریکای شمالی از هر دو طرف رو به قبله بودن صدق كند به هر طرف بايستد كافى است.[۱۹] تعيين قبله در هواپيما و كشتى كه در حالت تغيير وضعيت مى‌باشند، بايد هنگام انحراف از قبله، خود را به سمت قبله برگرداند و در حال حركت، ذكر واجب نماز يا ذكرى كه گفتن آن در نماز مستحب است را نگويد.[۲۰] نماز خواندن و تشخيص قبله براى مسافر در داخل هواپيما و قطار بايد تحقيق كند و رو به كعبه نماز بخواند و در فرض اضطرار به خواندن نماز، اگر نمى‌تواند علم پيدا كند به طرفى كه گمان دارد بايستد.[۲۱] شخصى كه جهت قبله را نمى‌داند ولى از روى قرائن هفتاد درصد احتمال مى‌دهد كه جهت قبله منحصر در يكى از دو طرف است؛ اگر در نظر او يكى از آن دو جهت بر ديگرى ترجيح داشته باشد، بايد به هر دو طرف نماز بخواند و ترجيح نسبى كفايت نمى‌كند.[۲۲]

فردى كه مى‌داند اگر به منطقه‌اى خاص (مثلاً بيابان) برود، نخواهد توانست جهت قبله را تشخيص دهد، در غیر حرج جایز نیست و به طور کلی، اقدام به كارى كه موجب فوت وظيفه‌ی اولى مكلف مى‌شود در غير فرض حرج جايز نيست و در هر صورت اگر رفت، به هر طرفى كه گمان دارد نماز بخواند و اگر هم به هيچ طرف گمان ندارد به هر طرف كه خواست نماز بخواند.[۲۳]

شرایط قبله در برخی اعمال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی از اعمال عبادی و توصلی مشروط به کعبه و قبله هستند. شرطیت قبله را در این اعمال در ادامه بررسی می‌کنیم:

شرایط قبله در نماز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خانه کعبه، قبله‌گاه مسلمانان است[۲۴] و نماز مسلمانان باید به سمت کعبه باشد و این ایستادن رو به قبله جزء ارکان اصلی نماز است.[۲۵] کسی که از آن دور است، اگر به نحوی بایستد که بگویند روبه قبله نماز می‌خواند، کافی است.[۲۶] لازم نیست در زمان نماز زانوها و انگشتان پا به سمت قبله باشد و کسی که مجبور است نشسته نماز بخواند، باید به گونه‌ای بنشیند که صورت و سینه و شکمش روبه قبله باشد؛ ولی لازم نیست زانوهای خود را به سمت قبله قرار دهد.[۲۷]

اگر نتواند نشسته نماز بخواند، باید به پهلوی راست بخوابد و جلو بدنش را روبه قبله قرار دهد و اگر این هم ممکن نیست، باید به پهلوی چپ بخواند و بدنش را روبه قبله کند و اگر آن هم ممکن نیست، به پشت بخوابد و پاهای خود را به سمت قبله قرار دهد.[۲۸] كسانى كه مجبورند به رو خوابيده و در همان حال نماز بخوانند (به حالت پشت و پهلو نمى‌توانند بخوابند) مى‌بايست به‌طورى نماز بخوانند كه اگر بلند شوند رو به قبله قرار مى‌گيرند و براى افعال نماز به دستور نماز در حالت خوابيده عمل كنند.[۲۹] نماز احتیاط و سجده و تشهد فراموش شده باید به سمت قبله باشد و سجده سهو نیز بنابر احتیاط واجب باید به طرف قبله باشد.[۳۰] در نماز مستحبی متحرک لازم نیست، به سمت قبله نماز خواند ولی در حالت ایستاده احتیاط واجب رعایت قبله است.[۳۱]

چنانچه خواندن نماز رو به قبله براى بيمار ممكن نباشد يا مشقت داشته باشد اگر تا آخر وقت نتواند رو به قبله نماز بخواند نسبت به مقدارى كه نمى‌تواند به سمت قبله نماز بخواند، طورى بايستد كه از طرف راست و چپ منحرف نشود (و در اين فرض هم تا مى‌تواند طورى بايستد كه نزديك‌تر به قبله باشد) و اگر ممكن نبود، نماز خواندن به ساير جهات اشكال ندارد ولى در صورت امكان نبايد پشت به قبله بايستد و احتياط مستحب در اين است كه نزديك‌ترين جهت به قبله را رعايت كند.[۳۲] كسى كه بعد از اتمام نماز متوجه شود كه از قبله منحرف بوده است، اگر انحراف او بيشتر از طرف راست و طرف چپ قبله نبوده يا پس از وقت، متوجه انحراف شده، نمازش صحيح است.[۳۳] اما اگر انحرافش بيش از اين مقدار بوده و قبل از پايان وقت نماز متوجه شده، بايد نمازش را اعاده كند.[۳۴] اگر نمازگزار در بين نماز متوجه شود كه به جهت قبله نايستاده، اگر انحراف بيشتر از نود درجه نبوده، در حالتى كه ذكر نمى‌گوید رو به قبله شود و نمازش را ادامه دهد.[۳۵]

اگر براى پيدا كردن قبله وسيله‌اى نداشته باشد يا با اين كه كوشش كرده گمان او به هيچ جهتى تمايل پيدا نكرده باشد، بنابر احتياط چهار نماز به چهار طرف مى‌خواند، اگرچه بعيد نيست خواندن يك نماز به هر جهتى كه خواست، كافى باشد.[۳۶] اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكى از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند. كسى كه به چند طرف نماز مى‌خواند، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاء را بخواند، مى‌تواند نماز اوّل را به تمام جهات بخواند و بعد نماز دوم را شروع كند و يا آن كه هر دو نماز را به يك جهت بخواند و سپس هر دو را در جهات ديگر تكرار كند، اگرچه روش اول بهتر است.[۳۷]

فردى كه جهت قبله را نمى‌دانسته و به يك طرف نماز خوانده، اگر قبل از پايان وقت نماز قبله را پيدا كند، اگر به اين اعتقاد كه تا آخر وقت نماز قبله را پيدا نمى‌كند و تحيّرش باقى مى‌ماند نمازخوانده، نمازش صحيح است مگر اين‌كه بيش از طرف راست و چپ از قبله منحرف بوده باشد.[۳۸] اگر به گونه‌اى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مى‌خواند، كافى است و تشخيص اين موارد با عرف است و دقت عقلى لازم نيست.[۳۹] انحراف عمدى از جهت قبله (به مقدارى كه عرفاً رو به قبله نباشد) باعث بطلان نماز مى‌شود، هرچند مقدار آن كم باشد، اما انحراف عمدى از قبله به مقدارى كه عرفاً رو به قبله باشد، اشكال ندارد.[۴۰] در مساجد و مكان‌هاى زيارتى شلوغ، هنگام نماز به علّت ازدحام گاهى به‌طور ناخواسته كمى از قبله منحرف مى‌شويم و همچنین نمازگزارى كه از روى عادت، ناخودآگاه، صورتش را از قبله برمى‌گرداند، درصورتى‌كه به بيشتر از طرف راست و چپ قبله منحرف نشده باشد، نمازشان صحيح است.[۴۱]

فردى از روى تسامح، بدون فحص از جهت قبله به سمتى نماز خوانده و بعد نماز متوجه شده اتفاقاً جهت قبله همان طرف بوده، اگر قصد قربت از او حاصل شده باشد، و عرفاً رو به قبله نماز خوانده كفايت مى‌كند.[۴۲] اگر نمازگزار در جايى قرار بگيرد كه با ايستاده نماز خواندن از قبله منحرف مى‌شود، ولى اگر نماز را نشسته بخواند منحرف از قبله نمى‌شود، نشسته نماز خواندن مقدّم است.[۴۳] رعايت قبله براى نماز مستحبى در حال حركت لازم نيست، حركت سواره با پياده و حركت در داخل شهر و حركت در بيرون شهر تفاوت ندارد؛ اما نسبت به داخل منزل احتياط شود.[۴۴] روبه قبله بودن در هر حالى مستحب است و در بعضى حالات هم به‌طور خاص مستحب است مانند حالت قرائت قرآن و دعا.[۴۵]

شرط قبله در ذبح حیوان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اعمال دیگر چون ذبح حیوان نیز که باید روبه قبله باشد، همین حکم را دارد.[۴۶] اگر كسى كه يقين به قبله ندارد بخواهد غير از نماز عملى انجام دهد كه بايد رو به قبله صورت گيرد، مثلاً بخواهد سر حيوانى را ببرد، در صورت ضرورت، مى‌تواند به گمان عمل نمايد وگرنه در صورت امكان بايد آن عمل را به تأخير اندازد و پس از حصول اطمينان به جهت قبله آن را به جا آورد.[۴۷]

شرایط قبله در رفع حاجت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در تخلی نباید شخص جلوی بدنش رو به قبله و پشت به قبله باشد؛ هرچند عورت را از قبله بگرداند.[۴۸] البته در موقع تطهیر مخرج رو به قبله بودن یا پشت به قبله بودن، اشکالی ندارد و همچنین هنگام استبرا نیز همین حکم را دارد مگر آنکه بول خارج شود.[۴۹] چنانچه پشت به قبله و رو به قبله نباشد، احتیاط واجب آن است که عورت خود را به سمت قبله یا پشت به قبله ننماید.[۵۰] احتیاط واجب آن است که بچه را در موقع تخلی رو به قبله و پشت به قبله ننشاند؛ اما اگر خود بچه بنشیند، ممانعت از آن لازم نیست.[۵۱] البته برخی فقها فرموده‌اند: احتياط مستحب آن است كه بچّه را در وقت تخلّى رو به قبله يا پشت به قبله ننشانند. ولى اگر خود بچّه بنشيند، جلوگيرى از او واجب نيست.[۵۲] اگر برای آن که نامحرم او را نبیند ناچار شود روبه قبله یا پشت به قبله بنشیند، اشکال ندارد.[۵۳] در منزلهايى كه مستراح آن رو به قبله يا پشت به قبله ساخته شده (خواه از روى عمد باشد، يا اشتباه، يا ندانستن مسئله) بايد طورى بنشينند كه رو به قبله يا پشت به قبله نباشد و الّا حرام است.[۵۴]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. حرعاملی، وسائل الشیعه، 1416ق، ج4، ص298.
  2. یزدی، العروة الوثقی، 1409ق، ج1، ص538.
  3. تبریزی، تنقیح مبانی العروة، 1431ق، ج1، ص337.
  4. خویی، موسوعه الامام الخوئی، 1418ق، ج11، ص417.
  5. تبریزی، تنقیح مبانی العروة، 1431ق، ج1، ص337.
  6. تبریزی، تنقیح مبانی العروة، 1431ق، ج1، ص340.
  7. گرامی، المعلقات علی العروة الوثقی، 1415ق، ج1، ص606.
  8. فیاض، تعالیق مبسوطة، بی‌تا، ج3، ص47.
  9. خویی، موسوعه الامام الخوئی، 1418ق، ج11، ص418.
  10. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص154.
  11. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص154.
  12. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص154.
  13. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص282.
  14. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص282.
  15. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص282.
  16. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص283.
  17. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص283.
  18. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص282.
  19. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص283.
  20. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص287.
  21. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص286.
  22. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص287.
  23. شبیری زنجانی، 1396ش، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص286.
  24. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص153.
  25. بهجت، توضیح المسائل(بهجت)، 1386ش، ص19،
  26. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص153.
  27. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص154.
  28. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص153.
  29. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص284.
  30. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص153.
  31. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص153.
  32. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص285.
  33. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص285.
  34. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص285.
  35. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص285.
  36. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص155.
  37. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص155.
  38. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص286.
  39. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص283.
  40. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص284.
  41. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص283.
  42. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص287.
  43. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص287.
  44. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص288.
  45. موسی شبیری، استفتائات(شبیری)، 1396ش، ج1، ص288.
  46. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص153.
  47. موسوی اردبیلی، توضیح المسائل(اردبیلی)، 1388ش، ص153.
  48. امام خمینی، توضیح المسائل(امام)، 1392ش، ص14؛ بهجت، توضیح المسائل(بهجت)، 1386ش، ص19.
  49. امام خمینی، توضیح المسائل(امام)، 1392ش، ص14؛ بهجت، توضیح المسائل(بهجت)، 1386ش، ص19.
  50. امام خمینی، توضیح المسائل(امام)، 1392ش، ص14؛ بهجت، توضیح المسائل(بهجت)، 1386ش، ص19.
  51. امام خمینی، توضیح المسائل(امام)، 1392ش، ص14؛ بهجت، توضیح المسائل(بهجت)، 1386ش، ص19.
  52. تبریزی، توضیح المسائل(تبریزی)، 1385ش، ص27.
  53. امام خمینی، توضیح المسائل(امام)، 1392ش، ص14؛ بهجت، توضیح المسائل(بهجت)، 1386ش، ص19.
  54. مکارم شیرازی، 1384ش، توضیح المسائل(مکارم)، ص28.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • بهجت، محمد تقی(1386ش)، توضیح المسائل(بهجت)، ناشر: دفتر آیت الله العظمی محمد تقی بهجت، نوبت چاپ: 92، محل نشر: قم.
  • تبریزی، جواد(1431ق)، تنقیح مبانی العروة، ناشر: دار الصدیقة الشهیدة( سلام الله علیها)، نوبت چاپ: اول، محل نشر: قم.
  • تبریزی، جواد(1385ش)، توضیح المسائل(تبریزی)، ناشر: سرور، نوبت چاپ: 10، محل نشر: قم.
  • حر عاملی، محمد بن حسن(1416ق)، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، نوبت چاپ: سوم، محل نشر: قم.
  • خمینی، روح الله موسوی(1392ش)، توضیح المسائل(امام)، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی، نوبت چاپ: هشتم، محل نشر: تهران.
  • خویی، سید ابوالقاسم(1418ق)، موسوعه الامام الخوئی، ناشر: موسسه احیاء آثار الامام الخوئی، نوبت چاپ: اول، محل نشر: قم.
  • شبیری زنجانی، موسی(1396ش)، استفتائات(شبیری)، ناشر: انتشارات مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام، نوبت چاپ: اول، محل نشر: قم.
  • فیاض، محمداسحاق(بی‌تا)، تعالیق مبسوطة، ناشر: محلاتی، نوبت چاپ: اول، محل نشر: قم.
  • گرامی، محمدعلی(1415ق)، المعلقات علی العروة الوثقی، ناشر: توحید، چاپ: اول، محل نشر: قم.
  • مکارم شیرازی، ناصر(1384ش)، توضیح المسائل(مکارم)، ناشر: مدرسه الامام علی بن ابی طالب علیه السلام، نوبت چاپ: 43، محل نشر: قم.
  • یزدی، سید محمد کاظم(1409ق)، العروة الوثقی، ناشر: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، نوبت چاپ: دوم، محل نشر: بیروت.
  • موسوی اردبیلی، عبدالکریم(1388ش)، توضیح المسائل(اردبیلی)، ناشر: نجات، نوبت چاپ: 20، محل نشر: قم.