قتل

از ویکی‌موضوع

قتل به عملی گفته می‌شود که ادامه‌ی زندگی و حیات را از انسان گرفته و به مرگ شخص منجر شود. جان هر انسان بزرگترین موهبتی است که خداوند در اختیار او قرار داده است از این رو آسیب به آن و یا گرفتن آن همواره در طول تاریخ نکوهیده بوده است. در حال حاضر نیز قوانین همه ادیان و ملت ها برای جرم قتل مجازات تعیین کرده اند؛ اما انچه درباره قتل باید در نظر گرفت شکل رخ دادن و قصد مرتکب آن است. گاهی کسی با هدف و کینه توزی اقدام به این کار می کند و گاهی کشته شدن فردی صرفا نتیجه یک اشتباه بوده است و مرتکب ابدا قصد چنین کاری را نداشته است. با توجه به این نکته قانون گذار[۱] قتل را به سه دسته قتل عمد، شبه عمد و خطأ محض، تقسیم کرده است. اما آنچه در این نوشتار در صدد بیان آن هستم، شناخت موضوع «قتل» از حیث؛ مفهوم شناسی، شاخصه ها و قیود، نوع موضوع، کاربرد فقهی موضوع، علوم مرتبط و مصادیق موضوع قتل می باشد.

مفهوم شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژه‌ی "قتل" در لغت به معنی ازاله‌ی روح از بدن.[۲] و از بین رفتن زندگی است.[۳] قتل در اصطلاح فقه به عملی گفته می‌شود که ادامه‌ی زندگی و حیات را از انسان گرفته و به مرگ شخص منجر شود.[۴] این عمل به دست قاتل انجام می‌گیرد. [۵]

اما انچه درباره قتل باید در نظر گرفت شکل رخ دادن و قصد مرتکب آن است . گاهی کسی با هدف و کینه توزی اقدام به این کار می کند و گاهی کشته شدن فردی صرفا نتیجه یک اشتباه بوده است و مرتکب ابدا قصد چنین کاری را نداشته است . با توجه به این نکته قانون گذار قتل را به سه دسته تقسیم کرده است:[۶]

  1. قتل عمد: قتل وقتی عمد است که فرد هم قصد فعل و هم قصد نتیجه (قتل) را داشته باشد.[۷] مثل چاقو زدن به قلب فردی به قصد قتل . قصد فعل+ قصد قتل.
  2. شبه عمد: قصد فعل است بدون قصد نتیجه (قتل).[۸] تصور کنید معلمی ، شاگردش را با هدف تادیب و تربیت کردن کتک بزند ولی این کار او باعث شود که کودک بمیرد . کودک بر اثر ضرب و شتم معلم فوت کرده است اما معلم قصد کشتن او را نداشته است . به این نوع قتل ، قتل شبه عمد می گویند . در واقع قتل شبه عمد ، قتلی است که قاتل تنها در عمل قصد داشته ولی قصد کشتن دیگری را نداشته است ؛ در مثالی که زده شد معلم ، شاگرد را کتک زده است اما قصد کشتن او را نداشته است .
  3. خطاء محض: در خطاء محض نه قصد فعل است و نه قصد نتیجه (قتل). منظور از فعل, فعل واقع شده بر مجنی علیه(مقتول ) است.[۹] مثل وقتی که کسی به سمت پرنده ای شلیک می کند ولی تیر به یک انسان اصابت می کند . البته باید دقت کرد مرتکب در این حالت در شلیک کردن دچار تقصیر نشده باشد و احتمال اینکه تیر به یک انسان بخورد ندهد.

شاخصه و قیود موضوع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اقسام مختلف قتل با عناصر و شاخصه هایی ذیل محقق می شوند:

شاخصه های قتل عمد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قتل وقتی عمد است که فرد هم قصد فعل و هم قصد نتیجه (قتل) را داشته باشد. مطابق ماده 290 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قتل در موارد زیر عمدی است:

  1. هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود، خواه کار ارتکابی نوعاً موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود، خواه نشود.[۱۰]
  2. هرگاه مرتکب، عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، می‌گردد، هرچند قصد ارتکاب آن جنایت و نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می‌شود.[۱۱]
  3. هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته و کاری را هم که انجام داده‌است، نسبت به افراد متعارف نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، نمی‌شود لکن در خصوص مجنی علیه، به علت بیماری، ضعف، پیری یا هر وضعیت دیگر یا به علت وضعیت خاص مکانی یا زمانی نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می‌شود مشروط بر آنکه مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنی علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی آگاه و متوجه باشد.[۱۲]
  4. هرگاه مرتکب قصد ایراد جنایت واقع شده یا نظیر آن را داشته باشد، بدون آن که فرد یا جمع معینی مقصود وی باشد، و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن، واقع شود، مانند اینکه در اماکن عمومی بمب‌گذاری کند.[۱۳]

تبصره ۱ ـ در بند (2) عدم آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات گردد و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی است مگر جنایت واقع شده فقط به علت حساسیت زیاد موضع آسیب، واقع شده باشد و حساسیت زیاد موضع آسیب نیز غالباً شناخته شده نباشد که در این صورت آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات شود و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی ثابت نمی‌شود.[۱۴]

تبصره ۲ ـ در بند (3) باید آگاهی و توجه مرتکب به این که کار نوعاً نسبت به مجنی علیه، موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن می‌شود ثابت گردد و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی ثابت نمی‌شود.[۱۵]

شاخصه های قتل شبه عمد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قصد فعل است بدون قصد نتیجه (قتل). مطابق ماده 291 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قتل در موارد زیر شبه عمد است:

  1. هرگاه مرتکب نسبت به مجنی علیه قصد رفتاری را داشته لکن قصد جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته باشد و از مواردی که مشمول تعریف جنایات عمدی می‌گردد، نباشد.[۱۶]
  2. هرگاه مرتکب، جهل به موضوع داشته باشد مانند آنکه جنایتی را با اعتقاد به اینکه موضوع رفتار وی شیء یا حیوان یا افراد مشمول ماده (۳۰۲) این قانون است به مجنی علیه وارد کند، سپس خلاف آن معلوم گردد.[۱۷]
  3. هرگاه جنایت به سبب تقصیر مرتکب واقع شود، مشروط بر اینکه جنایت واقع شده مشمول تعریف جنایت عمدی نباشد.[۱۸]

شاخصه های قتل خطاء محض[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در خطاء محض نه قصد فعل است و نه قصد نتیجه (قتل). مطابق ماده 292 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قتل در موارد زیر خطاء محض است:

  1. در حال خواب و بیهوشی و مانند آنها واقع شود.[۱۹]
  2. به وسیله صغیر و مجنون ارتکاب یابد.[۲۰]
  3. جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنی علیه را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را، مانند آنکه تیری به قصد شکار رها کند و به فردی برخورد نماید.[۲۱]

تبصره ـ در مورد بندهای (1) و (3) هرگاه مرتکب آگاه و متوجه باشد که اقدام او نوعاً موجب جنایت بر دیگری می‌گردد، جنایت عمدی محسوب می‌شود.[۲۲]

نوع موضوع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از مراحل موضوع شناسی عناوین فقهی، شناخت نوعیّت موضوع است. برای شناخت نوعیّت موضوع باید مشخص شود که این لفظ حاکی از موضوع از لحاظ مختلف در کدام دسته از اقسام موضوعات قرار می گیرد مثلاً موضوعات، یا منصوص هستند یا غیر منصوص، موضوعات منصوص یا مخترع شرعی هستند یا مقیِد شرعی. زیرا کلّی گویی و ابهامات در این مرحله باعث ابهام درمتصدّی، منبع، ابزار، راه و روش شناخت در مراحل بعدی تشخیص موضوع می شود.[۲۳] با توجه به ذکر واژه «قتل» در روایات ، عنوان «قتل»از عناوین منصوص محسوب می شود. [۲۴] و از این جهت که برخی قیود موضوع «قتل» در روایات باب آمده [۲۵] موضوع «قتل» از موضوعات مقید شرعی محسوب می شود.

کاربرد های فقهی موضوع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در رابطه با عنوان «قتل» دربرخی ابواب فقهی از جمله : جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن گفته می‌شود.[۲۶]

علوم مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عنوان «قتل» با دانش حقوق مرتبط است

مصداق موضوع قتل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مصادیق قتل عمد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قتل عمد، قاتل با اراده، اختیار و همراه داشتن قصد به کشتن انسانی دیگر از پیش مرتکب به قتل می شود؛ در واقع به این معنا که قاتل قصد فعل و نتیجه را از پیش دارد. قتل عمد به سه حالت در نظر گرفته می شود:

  • حالت اوّل: شخص قصد و نیت کشتن دیگری را از پیش داشته باشد خواه عمل او کشنده باشد خواه غیر کشنده. بدین معنا که فردی این قصد را داشته باشد که شخصی دیگر را بکشد، حال اگر با چاقو به سمت او حمله کرده یا او را از ارتفاع پرتاب نماید خواه عمل اومنجر به قتل شود خواه نشود. در هر صورت فرد اقدام به عملی کشنده کرده است.[۲۷]
  • حالت دوّم: فرد قصد و نیت کشتن فردی را از پیش نداشته باشد اما عمل او کشنده قلمداد شود مثل پرتاب کردن سنگ بزرگ به سمت سر دیگری، اگر چه شخص قصد کشتن فرد مقابل را نداشته، اما چون پرتاب کردن سنگ بزرگ، عملی کشنده قلمداد می شود، قتل عمد به حساب می آید.[۲۸]
  • حالت سوّم: فرد قصد و نیت کشتن کسی را نداشته باشد و عمل او هم کشنده به حساب نیاید، اما قربانی یا مقتول دارای حالت و ویژگی هایی مانند کهولت سن، بیماری و غیره باشد که به دلیل آسیب پذیر بودن، به قتل منجر شود.[۲۹]

مصادیق قتل شبه عمد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در مورد قتل غیر عمد، حالتی وجود دارد که به عنوان قتل شبه عمد شناخته می‌شود و در زیر سه حالت متصور برای آن را بررسی خواهیم کرد:[۳۰]

  • حالت اول این است که شخص هدف ندارد کسی را به قتل برساند، اما اقدامی انجام می‌دهد که به طور غیرانتظاری موجب مرگ شخصی می‌شود، حتی اگر عموماً به عنوان یک عمل کشنده در نظر گرفته نشود. به عنوان مثال، والدین ممکن است برای تنبیه فرزندشان او را بزنند. ضرب و شتم عموماً منجر به مرگ نمی‌شود، اما در موارد نادری ممکن است باعث فوت فرد شود.[۳۱]
  • حالت دوم وقتی رخ می‌دهد که شخص اشتباهاً به دلیل نادانی یا عدم آگاهی از اوضاع و احوال، اقدام به انجام کاری می‌کند که انتظار نداشته باشد به مرگ یک فرد منجر شود. به عبارت دیگر، نقص در درک واقعیت باعث این نوع قتل شبه عمد می‌شود. به عنوان مثال، شخصی که قصد دارد تغذیه‌ای به حیوانی ارائه دهد، اما به طور غیرمنتظره متوجه می‌شود که اشتباهاً عمل خود را روی یک انسان انجام داده است.[۳۲]
  • حالت سوم وقتی رخ می‌دهد که قتل به دلیل تقصیر مرتکب رخ داده باشد. در این حالت، قتل غیر عمدی واقعی می‌شود، اما شخص مرتکب به دلیل عدم مهارت، ناسزاواری یا غفلت از این اقدام مسئول است. به عنوان مثال، حوادث رانندگی که به مرگ افراد منجر می‌شوند، به عنوان یک مثال در این حالت قرار می‌گیرند، زیرا عمل رانندگی به طور مستقیم به قصد کشتن نیست و اتفاق افتاده به عدم مهارت یا غفلت ناشی می‌شود. همچنین، خطاهای پزشکی که به مرگ بیماران منجر می‌شوند نیز می‌توانند در این دسته قرار گیرند.[۳۳]

مجازات قتل شبه عمدی و عواقب آن همانطور که در هر سه حالت مشاهده کردید، قاتل در این موارد نیت قتل نداشته و به دلیل خطایی یا عدم آگاهی به مرگ فرد دیگری منجر شده است. از این رو، قتل غیر عمدی تلقی می‌شود و مجازات قصاص در نظر گرفته نمی‌شود. به جای آن، فرد متخلف به پرداخت دیه و همچنین تحمل حبس به مدت ۱ تا ۳ سال محکوم می‌شود.[۳۴]

مصادیق خطاء محض[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یک نوع دیگر از قتل‌های غیر عمد، قتل به دلیل خطای محض است که در سه حالت زیر امکان پذیر است:[۳۵]

  • وقتی که عمل قتل در حالت خواب یا بیهوشی رخ دهد، به عبارت دیگر، وقتی کسی در حالت بی‌آگاهی یا خواب باشد و اشتباهاً توسط فرد دیگری کشته شود. به عنوان مثال، اگر کسی به دلیل غلتیدن در خواب به طور غیرعمدی مرگ یک فرد دیگر را به دنبال داشته باشد.[۳۶]
  • قتلی که توسط فرد صغیر یا مجنون انجام شود نیز به عنوان یک قتل به دلیل خطای محض در نظر گرفته می‌شود. این اتفاق به دلیل نبود عقل، تصمیم‌گیری مناسب و شعور در فرد مرتکب اتفاق می‌افتد.[۳۷]
  • حالت سوم وقتی رخ دهد که شخص قصد کشتن کسی را نداشته و هدف انجام عملی که به مرگ منجر می‌شود بر روی فرد دیگری را در نظر نگرفته باشد. به عبارت دیگر، او اقدام به انجام عملی می‌کند که به طور غیرمنتظره به مرگ فرد دیگری منجر می‌شود. به عنوان مثال، یک شکارچی ممکن است تیر بزند تا حیوانی را شکار کند، اما به خطا به یک انسان برخورد کند و به طور غیرمنتظره مرگ فرد را به دنبال داشته باشد. توجه داشته باشید که فرد مقتول هیچگونه هدف قصدی فرد مرتکب نبوده است.[۳۸]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ماده ۲89 قانون مجازات اسلامی.
  2. راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد؛ المفردات فی غریب ‌القرآن‌، ص۶۵۵، دمشق بیروت‌، دارالعلم الدارالشامیة ۱۴۱۲ق‌، چاپ اول.
  3. مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۹، ص۱۹۳، تهران‌، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‌، ۱۳۶۰ش.
  4. مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۹، ص۱۹۳، تهران‌، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‌، ۱۳۶۰ش.
  5. راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد؛ المفردات فی غریب ‌القرآن‌، ص۶۵۵، دمشق بیروت‌، دارالعلم الدارالشامیة، ۱۴۱۲ق‌، چاپ اول
  6. ماده ۲89 قانون مجازات اسلامی.
  7. http://rayanlaw.com › types-of-murder
  8. http://rayanlaw.com › types-of-murder
  9. http://rayanlaw.com › types-of-murder
  10. ماده ۲90 قانون مجازات اسلامی.
  11. ماده 290 قانون مجازات اسلامی.
  12. ماده 290 قانون مجازات اسلامی.
  13. ماده 290 قانون مجازات اسلامی.
  14. ماده 290 قانون مجازات اسلامی.
  15. ماده 290 قانون مجازات اسلامی.
  16. ماده 291 قانون مجازات اسلامی.
  17. ماده 291 قانون مجازات اسلامی.
  18. ماده 291 قانون مجازات اسلامی.
  19. ماده 292 قانون مجازات اسلامی.
  20. ماده 292 قانون مجازات اسلامی.
  21. ماده 292 قانون مجازات اسلامی.
  22. ماده 292 قانون مجازات اسلامی.
  23. مجموعه مقالات مبانی و روش شناخت موضوعات، ص 20 تا 35.
  24. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۷۱؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۳؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹، ج۲۹، ص۵۲؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۴.
  25. محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۴۱؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام. ج 5، ص 497..
  26. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام. ج 6، ص 491.
  27. https://musarezamir.com
  28. https://musarezamir.com
  29. https://musarezamir.com
  30. https://vokalayenab.com
  31. https://vokalayenab.com
  32. https://vokalayenab.com
  33. https://vokalayenab.com
  34. https://vokalayenab.com
  35. htt ps://vokalayenab.com
  36. https://vokalayenab.com
  37. https://vokalayenab.com
  38. https://vokalayenab.com

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد؛ المفردات فی غریب ‌القرآن‌، دمشق بیروت‌، دارالعلم الدارالشامیة ۱۴۱۲ق‌، چاپ اول.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، مصحح: علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
  • «قانون مجازات اسلامی»، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، بازدید: ۱۲ تیر ۱۴۰۳ش.
  • کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، مصحح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران‌، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‌، ۱۳۶۰ش.
  • هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، فرهنگ فقه، قم، مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامی، ۱۳۹۵ش.