اخفات

از ویکی‌موضوع

اخفات یا آهسته خواندن نماز یکی از مسائل موبوط به قرائت در نماز است. در برخی نمازها سنت در آهسته خواندن قرائت است.

مفهوم شناسي[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اخفات از ماده خفت به معنای سکوت کردن است. لسان العرب ج2، ص30.ماده خفت. همچنین اخفات در مقابل جهر به معنای با صدای آرام خواندن است.[۱] در برخی کتب لغت در توضیح کلام خداوند: (ولا تجهر بصلاتك ولا تخافت بها) آمده که جهر در نماز به این معناست که از نزدیک صدا شنیده شود و اخفات به این معناست که تنها گوینده بشنود.[۲]

اخفات در فقه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اخفات در اصطلاح فقه به معنی آهسته خواندن نماز در مقابل جهر به معنای بلند خواندن آن است. در اخفات تنها گوینده باید کلام را بشنود، نه دیگری.[۳] و به آنچه که به شکل متعارف حتی از طرف گوینده شنیده نشود، کلام و خواندن گفته نمی شود تا اخفات در آن تحقق یابد.[۴] باید توجه داشت که شنیدن نمازگزار در فرضی شرط است که مانعی از شنیدن صدا در میان نباشد مثلا در مکان شلوغی نباشد.[۵]

مفهوم اخفات توسط شارع وضع جدیدی ندارد و معیار در آن، عرف است و کلمات علماء در جهت فهم همین مفهوم عرفی است.[۶]

مراتب اخفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پاییترین مرتبه اخفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی فقها گفته اند در اخفات نمی توان پایینترین حدی را تعیین کرد.[۷] از این رو اگر کلام توسط دیگران اصلا شنیده نشد ضرری به صحّت اخفات در نماز نمی زند.[۸]

بالاترین مرتبه اخفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در مورد بالاترین مرتبه اخفات نیز گفته شده اگر در دو طرف نمازگزار کسی کلمات را بشنود از اخفات خارج است پس باید به حدی باشد که توسط دیگران شنیده نشود. السرائر، ج1، ص223. البته با توجه به عدم وضع شرعی برای اخفات، معیار در آن عرف است،[۹] فلذا برخی، شنیده شدن صدا توسط دیگران که در نزدیکی او هستند را در مرتبه بالای اخفات مانع نمی دانند زیرا به طور معمول در فرضی که فرد آهسته نماز می خواند اگر کسی خیلی نزدیک به او باشد او نیز صدا را می شنود.[۱۰]

رابطه جهر و اخفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در مورد رابطه جهر و اخفات برخی قائلند که پایینترین مرتبه جهر بالاترین مرتبه اخفات است.[۱۱] در نتیجه رابطه آن دو را عموم و خصوص من وجه دانسته اند.[۱۲] اما مشهور فقهاء متأخّر با توجه به روایات، رابطه این دو را رابطه تضاد دانسته اند به این معنا که هیچ فردی از جهر با هیچ فردی از اخفات از لحاظ مصداقی، یکی نمی شوند.[۱۳]

موارد اخفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرائت نماز ظهر و عصر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مشهور بین علماء لزوم اخفات و آهسته خواندن در نماز ظهر و عصر است البته به غیر از نماز روز جمعه.[۱۴]

رکعت آخر مغرب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی دیگر از موارد آرام خواندن در نماز، رکعت سوم مغرب است چه تسبیحات گفته شود چه سوره حمد خوانده شود.[۱۵] همانند رکعت سوم در نماز مغرب، در نماز عشاء هم در دو رکعت آخر، اخفات لازم است. چه سوره حمد بخواند و چه تسبیحات گفته شود.[۱۶]

نماز جماعت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مورد دیگر، قرائت حمد و سوره مأمومین یعنی کسانی که در نماز جماعت به امام جماعت اقتدا می کنند است. ماموم باید آهسته بخواند چه در قرائت مستحب مثلاً دو رکعت اول نماز و چه قرائت واجب مانند جایی که از رکعت سوم به امام اقتدا کرده است که واجب است قرائت حمد و سوره بر او.[۱۷] البته در باب جهر و اخفات احکامی وجود دارد- مثل اینکه اگر عمدا یا سهوا یا به خاطر جهل به مسأله به جای آهسته خواندن در نمازهای مذکور بلند بخواند چه حکمی دارد؟ یا اینکه در جهر و اخفات بین زن و مرد تفاوت وجود دارد یا خیر؟ و سایرموارد، بایستی به کتب فقه مراجعه شود.[۱۸]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. لوییس معلوف، المنجد في اللغة، ص188.
  2. طریحی، مجمع البحرین، ج3، ص253.
  3. محقق حلی، شرایع الاسلام، ج1، ص72.
  4. علامة حلی، تذکرة الفقها (ط. الحدیثة)، ج3، ص154.
  5. صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج5، ص289.
  6. محقق همدانی، مصباح الفقیه، ج12، ص264-265
  7. ابن ادریس، السرائر ج1، ص223.
  8. محقق حلی، شرایع الاسلام، ج1، ص72.
  9. محقق همدانی، مصباح الفقیه، ج12، ص264-265
  10. محقق همدانی، مصباح الفقیه، ج12، ص265.
  11. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج1، ص246.
  12. صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج5، ص290.
  13. صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج5، ص290.
  14. صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج5، ص279.
  15. صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج5، ص270 و 284.
  16. صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج5، ص270 و 284.
  17. سید یزدی، العروة الوثقی(عدة من الفقهاء)، ج3، ص168.
  18. صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج5، ص279-292.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • ابن ادريس، محمد بن احمد، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي‏،چاپ 2، قم، انتشارات اسلامى‏، 1375ش.
  • صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام (ط. الحدیثة)، چاپ 1، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بيت (عليهم السلام)، 1421.
  • طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرين، چاپ 3، تهران، مکتبة المرتضوية، 1375ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، چاپ 1، قم، مؤسسة الإمام الصادق علیه السلام، 1420ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، چاپ اول، قم، موسسه آل البیت، 1414ق.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، چاپ 2، قم، اسماعيليان، 1408ق.
  • معلوف، لویس، المنجد فی اللغة، چاپ 3، قم، اسماعیلیان، 1371ش.
  • موسی، حسین یوسف، الإفصاح في فقه اللغة، چاپ 4، قم، مکتب الإعلام الإسلامي، 1410ق.
  • همدانی، رضا بن محمد هادی، مصباح الفقیه، چاپ2، قم، المؤسسة‌ الجعفریة‌ لأحیا‌ء التراث‌، 1376ش.
  • یزدی، محمد کاظم بن عبد العظیم، العروة الوثقی(عدة من الفقهاء)،چاپ 1، قم، مؤسسة النشر الإسلامي،1421ق.