سابقه موضوعشناسی
سؤال از موضوعات احکام و تلاش برای شناخت آنها، سابقهای دیرینه و هماهنگ با حکمشناسی دارد؛ زیرا هیچ حکمی را بدون تصوّر موضوع نمیتوان استنباط کرد.[۱] به جهت تاریخی از صدر اسلام و آغاز نزول تدریجی قرآن تا به امروز، احکام الهی همواره ناظر به موضوعات و نیازهای مردم و جامعه تشریع شدهاند و در قرآن نمونههای فراوانی از موضوع و موضوعشناسی را میتوان یافت؛[۲]
در زمان صدر اسلام، هرگاه برای مردم سؤالاتی دربارۀ موضوعات مختلف پیش میآمد، از پیامبر اسلام دربارۀ مفهوم یا مصداق آنها میپرسیدند و پاسخ آن پرسشها در بسیاری از مواقع با نزول وحی و ابلاغ از آن وی ارائه میشد.[۳][۴]
روایات نشان میدهد که پس از پیامبر اسلام نیز به دلیل رو به رو شدن مسلمانان با موضوعات جدید و ابهاماتی که در مفهوم، معیار یا مصداق این قبیل موضوعات داشتند، به امامان مراجعه و سؤالات خود را از ایشان مطرح میکردهاند و به فراخور موقعیّت گاه خود پیشاپیش به تبیین موضوعات میپرداختهاند و گاه با پرسشگری از ایشان پاسخ درخور و شایسته دریافت میکردند.[۵]
مفهوم و مصداق اهل کتاب،[۶] ملاک حلّیت آبزیان،[۷] نشانه گوشت مُذکّی از غیرمُذکّی[۸] و موارد متعددی که در درگیریها، بحرانها، قضاوتها و زندگی روزمرۀ مردم وجود داشته، نمونههایی از دغدغههای مردم دربارۀ موضوعات و موضوعشناسی و اقدامات پیامبر اسلام و امامان پس از وی برای رفع چنین ابهاماتی در آن موضوعات بوده است.[۹] در ادامۀ این مسیر فقهای امامیه نیز به موضوعشناسی در احکام شرعی اهتمام ویژهای داشتهاند؛ از این رو کتب فقهی، سرشار از موضوعاتی است که فقها ابتدا مفهوم موضوع را تبیین، سپس حکم آن را بیان و در مواردی مصادیق آن را نیز تعیین کردهاند.[۱۰] سوابق نشان میدهد که موضوعشناسی همواره همپای استنباط احکام شرعی مورد توجه فقها بوده است؛ اگر چه به صورت مستقل و به میزان استنباط احکام شرعی به آن نپرداختهاند.[۱۱]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ بیات، حجتالله، نیمه اول اجتهاد، ص43.
- ↑ بیات، حجتالله، نیمه اول اجتهاد، ص43.
- ↑ بیات، حجتالله، نیمه اول اجتهاد، ص43.
- ↑ <يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَ...>، (بقره: 189)؛ <وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ>، (بقره: 222)؛ <يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ >، (بقره: 215).
- ↑ بیات، حجتالله، نیمه اول اجتهاد، ص43.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة؛ ج 24، ص57، ح 29983.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة؛ ج 24، ص137، ح 30178.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة؛ ج 24، ص188، ح 30310 و ص 189، ح 30311.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة؛ ج 26، ص295، ح 33028.
- ↑ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم؛ العروة الوثقی؛ ج1، ص588-593.
- ↑ بیات، حجتالله، نیمه اول اجتهاد، ص43.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- قرآن کریم
- بیات، حجت الله، نیمه اول اجتهاد، چاپ اول، انتشارات: موضوع شناسی، سال نشر: 1393 هـ ش.
- شیخ حر عامل، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ تحقیق: موسسه آل البیت، 30 جلدی، چاپ اول: قم: موسسه آل البیت، 1406ق.
- طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم؛ العروة الوثقی؛2جلدی، چاپ دوم، بیروت: موسسه الأعلمی للمطبوعات، 1409ق.